فاطمه سیرجانی - «خودرو 206 سفیدرنگ مقابل درب خانهای پارک میکند و 3 دختر جوان از آن پیاده میشوند. پیرزنی که مقابل خانه روی چهارپایهای نشسته است، اعتراض میکند: «این آهنپاره را از جلو چشم من بردارید، دلم میگیرد!» اما دخترها بیتوجه به اعتراض و داد و فریاد پیرزن بیچاره، راهشان را به سمت بازار ادامه میدهند. پیرزن میماند و عصایی که در هوا میچرخد و نفرینی که نثار دخترکان میکند.
این روایتی است از یک اتفاق ساده که شاید در طول هفته بارها با شدت و ضعف کمتر برای پیرزن همسایه بازار فردوسی رخ میدهد. قصه نبودن جای پارک، رعایت نکردن بایدها و نبایدها در پارک خودرو، ترافیک و تبعات ناشی از آن و... قصه تازهای نیست؛ آن هم در کلانشهری زیارتی چون مشهد که روزبهروز بر تعداد خودروهای آن افزوده میشود و در ایام ورود مسافران و زائران آمار ترددها بیش از پیش میشود. یکی از مهمترین معضلات که بیشتر رانندهها از آن شاکی هستند، نبود پارکینگ مناسب است؛ اما سؤال زمانی مطرح میشود که با وجود پارکینگی چندطبقه و مسقف، چرا باز هم رانندهها حاضر نمیشوند از آن استفاده کنند؟
یکی از پارکینگهای بیمشتری، پارکینگ بازار فردوسی در انتهای بولوار مفتح است؛ پارکینگی در 7 طبقه و با گنجایش 1400خودرو که استقبال چندانی از آن نمیشود.
دعوا و درگیری بر سر حرف ناحساب!
خانم جوانی را درحالیکه خودروش را مقابل درب ماشینرو منزلی پارک میکند، میبینم. وقتی به او میگویم که مقابل پل پارک کرده است، میگوید: منزل شماست؟ معمولا صاحبخانهها اگر خودرو داشته باشند، روی در برچسب پارک ممنوع نصب میکنند!
او یکی از کسبه بازار فردوسی است که به گفته خودش میتواند از پارکینگ بازار استفاده کند، اما به سبب اینکه باید در طول روز چند نوبت به فرزند کوچکش سر بزند، ترجیح میدهد، خودروش را بیرون بگذارد.
این کاسب با این توجیه که همه در این کوچه من را میشناسند، همانطور که دزدگیر خودرو را میزند و دور میشود، میگوید: مردم محدوده بازار عادت کردهاند به این شلوغی و هرج و مرج. به هرحال این بازارها برای اهالی این محله خیلی رونق آورده است.
یکی از اهالی کوچه مقابل بازار فردوسی که شاهد این گفتوگو است، میگوید: به سبب این طرز تفکر که روی قیمت املاک این محدوده آمده است، پس باید هر بیقانونی را تاب بیاوریم، در هفته چندبار بر سر پارک خودرو مقابل منازل یا پارکینگ اهالی، دعوا و درگیری رخ میدهد.
او میگوید: وقتی پارکینگی مسقف با آن عظمت برای این 2 بازار احداث شده است، اصلا چرا کسی به خودش اجازه دهد که حق دیگری را غصب کند؟ اگر برای کسی که راه خانهاش با پارک نابجای خودروی سد شده است، مورد اورژانسی پیش بیاید، چه باید بکند؟
صبوری با بیان اینکه حدود 10 سال در این محدوده ساکن است، ادامه میدهد: مجتمعی که من در آن ساکن هستم، به لحاظ پارکینگ مشکلی ندارد و به تعداد خانوادههای ساکن در آن جای پارک وجود دارد، اما اگر برای لحظهای خودرو را از روی پل برداریم، جایش پر میشود. روزی نیست که ساکنان این مجتمع سر این موضوع داستان نداشته باشند.
خلأ حضور راهنماییورانندگی
مهدوی، یکی دیگر از ساکنان کوچه مقابل پارکینگ بازار فردوسی که شاهد این گفتوگو است، به جمع معترضان پیوسته و به نبود مأموران راهنماییورانندگی و برخورد قانونی با متخلفان اشاره میکند و میگوید: با آنکه کوچه پشت بازار فردوسی از سمت نبوت ورود ممنوع است، باز هم شاهد ورود خودروها هستیم. سرتاسر کوچه تابلو توقف ممنوع گذاشته شده ولی باز هم سرتاسر کوچه، تنها چیزی که پیدا نمیشود، جایی برای پارک خودرو حتی برای یک دقیقه است.
این خانم که به گفته خودش 2 بچه خردسال دارد، ادامه میدهد: دختر من به مدرسه 22 بهمن واقع در پشت بازار میرود. نه مسیر آنقدر طولانی است که برای او سرویس بگیرم و نه جرئت میکنم که به سبب شلوغی و هرج ومرج خودروها بهخصوص در بعضی ساعات روز او را تنها به مدرسه بفرستم.
چرایی متغیر بودن نرخ پارکینگها!
برای مشاهده وضعیت پارکینگهای بازار فردوسی سری هم به آنجا میزنیم. طبقات بالایی کلا خالی از خودرو است و در طبقه اول حدود یکسوم کل فضا را خودروهای پارکشده اشغال کردهاند.
از حبیبا... محمدی که از بردسکن به مشهد آمده و خودروش را در پارکینگ قرار داده است، درباره وضعیت پارکینگ و کیفیت خدمات میپرسم. میگوید: این دومینبار است که به همراه خانواه برای خرید به این بازار میآیم. بازارهای آلتون، پروما و الماسشرق هم رفتهام. واقعا وجود پارکینگ برای شهر زائرپذیر مشهد یک ضرورت است.
برای این هموطن بردسکنی این سؤال مطرح است که چرا پارکینگها نرخ ثابتی ندارد. او میگوید: دیشب پارکینگ بازار فردوسی برای 3 ساعت فقط هزار تومان گرفت، اما امروز این بازار برای 45دقیقه، از من 5هزار تومان گرفت و گفت باید کارتم شارژ شود.