حمله موشکی حزب‌الله لبنان به تجمع نظامیان صهیونیست (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) حمله به پایگاه نظامیان صهیونیست در شمال کرانه باختری پاسخ منفی انگلیس به «نتانیاهو» درباره سپاه خودسوزی یک فرد مقابل دادگاه ترامپ + فیلم واکنش حکیم به اقدام خصمانه آمریکا در شورای امنیت علیه فلسطین قدردانی امیرعبداللهیان از نقش الجزایر در کمک به توقف نسل کشی اسرائیل در غزه + فیلم ادامه حملات حزب الله لبنان به مواضع اسرائیل (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) سی ان ان: هیچ آسیبی به ‌پایگاه هوایی اصفهان وارد نشده است + عکس زمان تصمیم‌گیری برای تعطیلی پنجشنبه‌ها مشخص شد تحلیلگر نظامی صهیونیست: قیامت را به چشم دیدیم امیرعبداللهیان: به هرگونه خطای محاسباتی پاسخ می‌دهیم اطلاعیه جدید فراجا: وضعیت حجاب در جامعه مطلوب‌تر شده است (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) فرمانده گردان طولکرم در سرایاالقدس به شهادت رسید + عکس (۳۱ فروردین ۱۴۰۳) درگیری لفظی میان نتانیاهو و وزیر خارجه آلمان واکنش امیرعبداللهیان به ساقط شدن ریزپرنده‌ها در آسمان اصفهان وزیر خارجه اردن در تماس با امیرعبداللهیان: آسمان اردن مورد سوءاستفاده اسرائیل قرار نخواهد گرفت لیبرمن: در مسیر پیروزی نیستیم | اوضاع جبهه شمالی خطرناک است فرانسه کمک به اسرائیل برای مقابله با پاسخ ایران را تایید کرد لاپید: بن گویر آبروی اسرائیل را برده است ظریف حمله موشکی اسرائیل به خاک ایران را «آتش‌بازی » خواند ماجرای حادثه امنیتی در بخش کنسولی سفارت ایران در پاریس چه بود؟
سرخط خبرها

پشت سرت را نگاه نکن

  • کد خبر: ۷۳۶۹۵
  • ۱۹ تير ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۹
پشت سرت را نگاه نکن
بهروز فرهمند - روزنامه‌نگار

همه ما بیش وکم مسابقه دوی ۴ در ۱۰۰ متر امدادی را از صفحه تلویزیون دیده ایم؛ رشته‌ای از ورزش دو ومیدانی که جذابیت خود را دارد.

شاید آنچه این گرایش دوومیدانی را از شاخه‌های دیگر همین ورزش متمایز می‌کند، «کار گروهی» در چارچوب تمام وکمال آن است.

در این رشته دوومیدانی ۴ دونده حاضر هستند که هر یک مسافت ۱۰۰متر را می‌دود و سپس چوب امدادی را به دونده بعدی می‌رساند. دونده‌های هر تیم باید در خط ازپیش تعیین شده خود بدوند. جای ردووبدل شدن چوب امدادی در مسابقه نیز یک محدوده ۲۰متری است. دونده‌ها از ۱۰متر پی

ش از آن استارت می‌زنند و وقتی وارد محدوده ۲۰متری شدند، چوب امدادی را از دونده اول می‌گیرند.
نکته درخورتوجه در این میان که چه بسا رمز پیروزی نیز می‌تواند باشد، این است که دونده‌ها برای جلوگیری از اتلاف وقت، هرگز به پشت سرشان نگاه نمی‌کنند و بدون نگاه کردن به عقب، چوب امدادی را از دونده پیشین می‌گیرند و شاید به همین علت است که گاه چوب امدادی به‌روی زمین می‌افتد، اما چنین رخدادی هرگز سبب نمی‌شود که دونده‌ها پشت‌سرشان را نگاه کنند، زیرا خوب می‌دانند که نگریستن پشت سر همان و از دست دادن چندصدم ثانیه و باختن به رقیب همان.

اما موضوع این یادداشت، ورزش و دوی ۴ در ۱۰۰ متر امدادی نیست. درواقع، وضعیت امروز کشور ما از بابت «انتقال قدرت» هم در دولت و هم در شورا‌های اسلامی شهر و روستا بایسته‌ها و نکته‌ها و ظرایفی دارد که برای فهم درست و بهتر آن‌ها می‌توان از مثال عینی دست‌به‌دست‌شدن چوب امدادی در رقابت دوی ۴ در ۱۰۰ متر بهره گرفت.
همچنان که در رقابت دوومیدانی، رسیدن به خط پایان «هدف» است و برای کسری از ثانیه هم روند کار بازنمی ایستد، انتقال قدرت و رفتن یک گروه و آمدن گروه دیگر، هرگز سبب نمی‌شود که روند خدمت‌رسانی به مردم در شهر‌ها و روستا‌ها متوقف شود.

نکته کلیدی در این میان، پرهیز از فردگرایی یا خود را -به تمامی- در خدمت تیم قرار دادن است. در یک روند حرفه ای، هیچ کس نمی‌خواهد خودش را برجسته کند و در چشم‌ها بزرگ بنمایاند، زیرا یک یک اعضا در خدمت هدف نهایی گروه هستند که همانا به سلامت تحویل گرفتن چوب امدادی (شما بخوانید کشور و شهر و روستا) از دونده پیشین و سپس مسافتی را به جلو دویدن است.

در آخر خط هم، نه تنها یک دونده، بلکه تیم دوندگان است که اگر به سلامت به خط پایان برسد و مسابقه را پیروز شود، به روی سکو می‌رود. در این مجال، اگر بخواهیم فقط بر شورا‌های شهر و روستا تمرکز کنیم، شاید بتوانیم چنین بگوییم که شهرداری و دهیاری، از یک زاویه، امری فنی و تکنیکال است، زیرا با سخت افزار‌هایی مانند ساختمان و بنا و سازه، سروکار دارد، اما از زاویه دیگر، امری است فلسفی و مبتنی بر اندیشه، زیرا با شهروندان و موجوداتی دارای شعور در ارتباط است که همان نرم افزار‌های اداره شهر و روستا هستند.
بی گمان، آن گروهی کامیاب‌تر و موفق‌تر است که با نظریه‌ها و مبانی فکری و فلسفی شهرنشینی و روستانشینی در روزگار کنونی و متناسب با بایسته‌های سرزمین ما آشنا باشد و ازسوی دیگر، در اجرا و ساختن و پرداختن حوزه سخت افزار، چنته اش پر باشد. به بیان ساده، بتواند میان ذهن و عین یا همان نظریه پردازی و اجرای میدانی، پل بزند و ارتباط برقرار کند.

سخن واپسین اینکه دیکته نوشته نشده، غلط ندارد. هریک از ما که بر سر کار می‌آییم، می‌توانیم ذره بین عیب جویی برداریم و به دنبال نقص و ضعف و کاستی‌ها در پشت سرمان بگردیم، اما راهکار دیگر می‌تواند این باشد که در بهره گیری از فرصت‌ها «حریص» - به معنای واقعی کلمه- باشیم و مانند دونده‌های دوی امدادی، فقط رو به جلو و به افق خط پایان نگاه کنیم و بدون اینکه ثانیه‌ای فرصت را از دست بدهیم و بی آنکه به پشت سر بنگریم، داشته‌های افتخارآمیز و انجام شده‌ها و نیمه انجام شده‌ها و نیز انجام نشده‌ها را از خدمتگزار پیشین تحویل بگیریم و براساس هدف گذاری انجام شده، آهنگ خط پایان کنیم که بی گمان، چنین است رسم و آیین شیفتگان خدمت به مردم و این کهن دیار.

پس از تحریر: متن که تمام شد و یک‌بار خواندمش، به خودم گفتم مبادا از این توصیه که «پشت‌سرت را نگاه نکن» چنین فهمیده شود که کار‌های پیشینیان را سبک‌وسنگین و آسیب‌شناسی نکن.

ناگفته پیداست که مراد من هرگز چنین نبوده است. در یک کلام، اگر «نگریستن پشت‌سر» به معنای ماندن و منجمد شدن در گذشته و جست‌وجوی ناکارآمدی‌ها برای «مچ‌گیری و پنجه بر چهره رقیب انداختن» باشد، نکوهیده و ناپسند است، وگرنه کیست که نداند ارزیابی و در ترازوی نقد نهادن عملکرد پیشینیان و اکنونیان، کاری درست و درخور و راهگشاست؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->