شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد

  • کد خبر: ۱۲۰۷۵۷
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۳۸
شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد
غلام‌رضا آذر حقیقی با تخلص «آذر»، متولد سال ۱۲۸۰ خورشیدی در روستای کاهوی مشهدبوده و درگذشته به سال ۱۳۶۰. راننده کامیونی که روزی گذارش به مشهد می‌افتد و با اینکه سواد چندانی ندارد، طبع شعرش گل می‌کند و می‌شود شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد و به تربیت نسلی از جوانان نوحه‌خوان مشهد می‌پردازد.‌

لیلی کوچک زاده | شهرآرانیوز؛ صدای گرم و حزن نوایش هنوز مثل آواز قمری‌ها هر محرم، روی دیوار خیال هیئت‌داران و مشهدی‌های قدیم می‌نشیند و عزای عاشورا را گریه می‌کند. نوحه‌خوانی که سبکش بخشی از هویت عزاداری‌های مشهد قدیم است و در روزگار فعلی که اغلب اشعار و مراثی عاشورایی پیشینه گذشته خود را از یاد برده، حکم گوهر شب‌چراغ را دارد.

غلام‌رضا آذر حقیقی با تخلص «آذر»، متولد سال ۱۲۸۰ خورشیدی در روستای کاهوی مشهدبوده و درگذشته به سال ۱۳۶۰. راننده کامیونی که روزی گذارش به مشهد می‌افتد و با اینکه سواد چندانی ندارد، طبع شعرش گل می‌کند و می‌شود شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد و به تربیت نسلی از جوانان نوحه‌خوان مشهد می‌پردازد.‌
می‌گویند مرحوم آذر نوحه بدون گریه نسروده است؛ نوحه‌هایی سلیس که عین روایت مقاتل است و با زیباترین وزن‌ها به رشته نظم درآمده‌اند. هنوز دستک‌ها یا همان دفتر‌های نوحه‌اش، بین طرفداران یا شاگردانش باقی است.

حاجی‌آذر به همه هیئت‌های بالاخیابان می‌رفته و همیشه کنار نوحه‌خوان که شاگردش بوده است، می‌نشسته و همان‌جا ایراد‌ها را می‌گرفته است. هیئت نوحه‌سرایان علیا که از سال‌۱۳۲۳ خورشیدی بامدیریت او تأسیس می‌شود و جمعه‌شب‌ها در منازل افراد برگزار می‌شده است، هنوز هم ازسوی معدود‌شاگردانش برپا می‌شود؛ گرچه بیم آن می‌رود که سبک آن مرحوم رو به فراموشی برود. این گزارش در گفتگو با شاگردان حاجی‌آذر و ابوالفضل رئوف که به همتش مجموعه‌ای از بیاض‌های قدیمی نوحه خوان‌های ایرانی جمع‌آوری شده، تنظیم شده است.

آردفروش دروازه‌قوچان

احتمالا افراد معدودی می‌دانند که غلام‌رضا آذر حقیقی، شاخص‌ترین نوحه‌خوان سنتی مشهد، چند دهه در حوالی دروازه‌قوچان (میدان توحید فعلی) مغازه آردفروشی داشته است و شاگردانش در همین مغازه به او سر می‌زده و ایراد‌ها و اشکال‌های نوحه‌خوانی‌شان را برطرف می‌کرده‌اند. نشانی‌ها را که پیش می‌گیریم، بعد از میدان توحید به سمت خیابان تعبدی به مغازه حاجی‌آذر می‌رسیم.

او بین سال‌های‌۱۳۲۰ خورشیدی تازمان فوتش در سال‌۱۳۶۰، در این مغازه حضور داشته است. مغازه البته بازسازی شده و در دست کاسب دیگری است. دو درخت توت در پیاده‌رو، مقابل این مغازه، شاخه‌هایشان به‌سمت هم متمایل شده است و انگار با‌وجود آن‌ها می‌توان مغازه را نشانه‌گذاری کرد. اما از گذشته این خیابان، یکی‌دو کاروان‌سرای قدیمی همچنان باقی است که اتفاقا در یکی از آن‌ها دستگاه آسیاب گندم بوده و حاجی‌آذر با آن‌ها برای تهیه آرد مراوده داشته است.

عبدا... محمدپور صاحب فرش‌فروشی قدیمی در دروازه قوچان است. او خود را شاگرد که نه، مرید حاجی‌آذر می‌داند و به یادش برای ما چند بیت نوحه می‌خواند و بعد به ماجرای فوت آن مرحوم اشاره و تعریف می‌کند: اولین کسی که بالای پیکر آن مرحوم حاضر شد، من بودم. یکی از کسبه اینجا خبردارم کرد و خودم را رساندم.

حاج آقای اکبرزاده هم آمد و دیگران هم رسیدند. آن مرحوم در منزل دخترشان زندگی می‌کردند؛ در حوالی خیابان دانشسرا، کوچه تکتم. اما پیکر آن مرحوم را در همین خانه غسل‌وکفن کردند. پیکر را روی دست گرفتیم و من با پرچمی سیاه در‌مقابل حاضران پیش می‌رفتم. همین‌طور مردم می‌آمدند و با ما همراه می‌شدند. جنازه را بردیم به‌سمت حرم. البته مانده بودیم کجا دفنشان کنیم؛ بهشت‌رضا یا خواجه‌ربیع. تولیت آستان قدس گفتند آقای آذر کم شخصیتی نیستند. همین‌جا دفن می‌شوند و ایشان در صحن آزادی و نزدیک به سقاخانه آرام گرفتند.

مهزیار، احیاگر سبک مرحوم آذر

اما اگر بخواهیم رد پای شاگردان مرحوم آذر را پیدا کنیم، باید به حسینیه صدساله موسی‌بن‌جعفر (ع) در کوچه توحید ۴ سر بزنیم. آنجا روی دیوار حسینیه، عکس همه نوحه‌خوانان و خدمتگزاران این هیئت که به رحمت خدا رفته‌اند، روی دیوار قاب شده است. عکس مرحوم آذر هم بین دیگر عکس‌ها خودنمایی می‌کند. پایین عکس نوشته شده است: «آذرِ مرثیه‌خوانم از غلامان رضا (ع)».

سیدمحمد عابدین‌دو، مدیر هیئت موسی‌بن‌جعفر (ع)، شنیده‌های خود را از پدرش نقل می‌کند و می‌گوید: آن مرحوم قبل از اینکه شاعر شود، سرِ کوچه حوض‌لقمان (الان تخریب شده) فرنی‌فروشی داشت، حدود سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ خورشیدی. البته قبل از آن با کامیون کار می‌کرده و بعد از فرنی‌فروشی به دروازه قوچان می‌رود و آردفروشی راه می‌اندازد. آن‌طور‌که از پدرم شنیدم، حاجی‌آذر سواد زیادی نداشته است، اما از کودکی با خودش شعر می‌گفته. او ادامه می‌دهد: ظاهرا روز عاشورا یا تاسوعا بوده و او سرِ پاتیل فرنی‌اش، دسته‌جات را تماشا می‌کرده. همان‌جا رو به حرم می‌ایستد و با حالت درد‌دل به امام‌رضا (ع) می‌گوید کاش می‌شد که برای این دسته‌جات، شعری می‌نوشتم تا در هیئتشان می‌خواندند. از آن به بعد است که انگار توانایی بیشتری برای خواندن و نوشتن پیدا می‌کند و شروع می‌کند به نوحه‌سرایی. البته اوایل خودش نمی‌خوانده است و فقط نوحه‌ها را می‌نوشته است.

مدیر هیئت موسی‌بن‌جعفر (ع) از فردی به نام محمد‌ابراهیم مهزیار نام می‌برد که عکسش در حسینیه قاب شده است. می‌گوید: آقای مهزیار از استادان نوحه‌خوانی در ایران بود. صدای بی‌نظیری داشت و می‌گفتند این صدا در ایران نمونه ندارد. او قبل از خواندن نوحه‌های حاجی‌آذر در هیئت‌ها، شعر‌های آقای سراج را می‌خواند.
عابدین‌دو به این اشاره می‌کند که سراج، نوحه‌خوان شیرازی، ساکن نجف بود و نوحه‌های سنتی رسمی ایران، یکی مربوط به ایشان است و دیگری مربوط به حاجی‌آذر. آن‌طور‌که آقای عابدین‌دو شرح می‌دهد، مهزیار در کاروان‌سرای پوستین‌دوزی، نرسیده به کوچه توحید یک، دکان پوستین‌دوزی داشته است و خانه‌اش هم در کوچه حسین‌باشی بوده. او اولین نوحه‌خوان هیئت موسی‌بن‌جعفر (ع) هم بوده است. اما مهزیار از آقای آذر بزرگ‌تر بود و به سبکی که ایشان می‌سرود، می‌خواند و بدین‌ترتیب سبک حاجی‌آذر از‌طریق ایشان منتقل می‌شده است. بعدتر، خود حاجی‌آذر نیز می‌خواند. مهزیار حدود سال‌۱۳۵۷ به دیار باقی شتافت.

نوحه شیر و شکر

یکی از شاگردان حاجی‌آذر که همچنان به سبک او می‌خواند و می‌توان او را از آخرین بازماندگان نوحه‌خوانی سنتی مشهد دانست، سیدمهدی علیائی است. علیائی نیز از نوحه‌سرایی به نام رضا سراج می‌گوید که از‌طریق او سبک‌های سنتی نوحه‌خوانی ایران و حتی سبک مرحوم آذر از ۹۰ سال پیش در ایران رواج پیدا می‌کند. او توضیح می‌دهد: مرحوم سراج، نوحه‌سرای ابرقدرتی بود که هنوز کسی مثلش نیامده است و مثلش هم نخواهد آمد. اهل شیراز بود و اول جوانی، مقیم کربلا شد و اتفاق‌هایی آنجا برایش افتاد که دیگر نتوانست از آن شهر دل بکند. همین است که در صحن حرم آقا سیدالشهدا (ع) حجره‌ای به او داده می‌شود.

در همان غرفه از صبح تا شب می‌نشسته و نوحه می‌سروده؛ هم نوحه عربی و هم نوحه فارسی و هم نوحه مخلوط عربی و فارسی که در اصطلاح قدما به آن نوحه «شیر و شکر» می‌گویند. از شهر‌های مختلف ایران هم نوحه‌خوانان به حضورش می‌رسیدند و از او نوحه دریافت می‌کردند. مرحوم سراج نوحه‌های بسیاری دارد. شاید ۱۰ تا ۱۵ هزار نوحه و می‌توان گفت واضع طریقه و زمینه روضه‌هایی که امروز ما می‌خوانیم، ایشان بوده است.

علیائی که از سال‌۱۳۴۴ شاگرد مرحوم آذر می‌شود و به‌طور رسمی از سال‌۱۳۵۲ می‌خواند، می‌گوید: جلسه مرحوم آذر با نام «نوحه‌سرایان علیا» از سال‌۱۳۲۴ تأسیس شد و تا سال‌۱۳۶۰ که آن مرحوم زنده بود، ادامه پیدا کرد. مراسم هیئت، عصر جمعه از ساعت‌۳ شروع می‌شد و تا ۸:۳۰‌شب و در منازل افراد مختلف برگزار‌
می‌شد.
هر هفته تا ۷۰‌نفر از هیئت‌های دیگر و هیئت‌های اطراف مشهد می‌آمدند. سؤال‌هایشان را می‌پرسیدند و می‌رفتند. به گفته علیائی سبک مرحوم آذر، از نظر آوانگاری هیچ‌جا ثبت نشده و آنچه باقی مانده فقط از‌طریق شاگردانش و شنیداری است.

برادران مالکی، گردانندگان فعلی هیئت نوحه‌سرایان

نوحه‌خوانی و مداحی در خانواده مالکی از پدر به فرزندان خانواده رسیده است و البته همه از شاگردان مرحوم آذر بوده‌اند. رمضان علی مالکی، گرداننده فعلی همان هیئت نوحه‌سرایان علیای مرحوم آذر است که در مسجد امام‌حسن‌عسکری (ع) خیابان مطهری همچنان برقرار است. او می‌گوید: ما هفت‌هشت‌ساله بودیم که همراه پدرمان توفیق رفتن به جلسات مرحوم آذر را پیدا کردیم. ایشان نوحه سنگینی می‌خواندند که باوجود سادگی، اشک سینه‌زنان را در‌می‌آورد. استاد آذر می‌گفتند نوحه یعنی نواحه، یعنی حزن و اندوه. آن‌طورکه مالکی تعریف می‌کند، جلسه مرحوم آذر، جزو اولین جلسات مداحی مشهد بوده است که جلسات دیگر از آن مشتق می‌شود.

او ادامه می‌دهد: بعد‌از ایشان، شیخ‌حسین نادی از شاگردانشان بودند که نزدیک به ۲۰ سال، جلسه را گرداندند. بعد‌از فوت ایشان، حاج‌آقا مؤید و ماه‌رخسار و اکبرزاده و خوش‌چهره آمدند و پس از این بزرگواران، برادر ما مهدی را برای برگزاری ادامه جلسه انتخاب کردند.
اما مهدی مالکی از شش‌سال پیش به‌دلیل سکته، دیگر نمی‌تواند بخواند؛ درحالی‌که به گفته برادرش، دارای بهترین صدا و متخصص در خواندن نوحه‌های مرحوم آذر بوده است، طوری‌که شعر «جگر‌ها خون شود تا یک پسر مثل پدر گردد» را درباره ایشان این‌طور می‌خواندند: جگر‌ها خون شود تا یک پدر مثل پسر گردد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->