اسلام‌شناسی در مغرب زمین

  • کد خبر: ۱۳۴۶۲۴
  • ۲۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۹:۱۷
اسلام‌شناسی در مغرب زمین
مستشرق به معنای لغوی آن یعنی کسی که در جست وجوی شرق شناسی است، ولی معنای اصطلاحی آن تا حدودی متفاوت است.

آیا می‌دانید «مستشرق» به چه معناست؟ این کلمه برگرفته از واژه «استشراق» و به معنای خاورشناس یا همان شرق شناس است. پیدایش اصطلاح شرق شناسی به سال ۱۷۷۹ میلادی برمی گردد. در این سال اولین بار اصطلاح «Orientalism» در فرهنگ انگلیسی آکسفورد استفاده شد و در سال ۱۸۳۸ میلادی همین واژه در فرهنگ علمی فرانسه درج شد. مستشرق به معنای لغوی آن یعنی کسی که در جست وجوی شرق شناسی است، ولی معنای اصطلاحی آن تا حدودی متفاوت است.

در تعریفی مختصر، مستشرق به آن دسته از پژوهشگران غربی اطلاق می‌شود که درباره میراث شرق و به ویژه مسائل مرتبط با تاریخ، زبان، ادبیات، هنر، علوم، عادات و سنن آن مطالعه می‌کنند. مطالعات غربیان درباره شرق در طول پنج قرن گذشته تاکنون استمرار داشته است. البته درباره تاریخ دقیق آغاز استشراق نظرات گوناگون و متعددی وجود دارد که هر یک تاریخی را سرمنشأ پیدایش شرق شناسی قلمداد می‌کنند. قاسم السامرایی پیدایش خاورشناسی را به جنگ‌های خونین میان مسلمانان و مسیحیان در آندلس مرتبط می‌سازد.

الشرقاوی، نویسنده کتاب «الاستشراق فی الفکر الاسلامی المعاصر»، تشکیل مجمع کلیسا در سال ۱۳۱۲ میلادی را به عنوان شروع خاورشناسی مطرح می‌کند. عمربن ابراهیم رضوان، مؤلف کتاب «آراء المستشرقین حول القرآن و تفسیره»، قرن شانزدهم میلادی را زمان آغاز شرق شناسی می‌داند. لاکمن به نقل از ادگار کینه، مورخ، شاعر و فیلسوف فرانسوی قرن نوزدهم، بیان می‌کند که مطالعات شرق شناسی به شکل نوین با آغاز لشکرکشی ناپلئون بناپارت در سال ۱۷۹۸ میلادی به مصر آغاز شده است.

از قرن نوزدهم به بعد می‌توان شاهد صحنه‌ای از یک فرایند نابرابر توسعه دولت‌های غربی و سپس آمریکا نسبت به شرق در کره زمین بود. بنابر قول زاخاری لاکمن، این برتری و توفیق که تا حدود زیادی ناشی از انقلاب صنعتی می‌شد، شکاف بین دولت‌های استعمارگر غربی و شرقی را عمیق کرد.

برخی معتقدند براساس نظریه فیلسوف‌های هستی شناس دوگانه انگار، غرب و شرق پدید آمده است. در این هستی شناسی از یک طرف برتری غرب و تسلط آن بر شرق پست و منحط نشان داده شده و از طرف دیگر توجیه کننده استعمارگری بوده است.

در هر حال مدرنیته پیامد‌ها و نتایج درازمدتی را به بار آورده است؛ از یک سو مولد انقلاب صنعتی، جامعه مدنی و پیدایش مکتب اصالت فرد بود و از سوی دیگر مولد استعمار، بهره کشی از طبقه کارگر، برتری نژادی و شیئ سازی شرق بود. پیشروان مطالعات شرق شناسی کشور‌های اروپای غربی مانند انگلستان و فرانسه بودند، ولی به دنبال آنان در اوایل قرن نوزدهم، روسیه هم به این جریان مطالعاتی پیوست.

امروزه برخی صاحب نظران تعریف اصطلاحی خاص‌تر و کاربردی تری از استشراق ارائه کرده اند و آن «اسلام شناسی توسط غیرمسلمانان» است؛ به این دلیل که ویژگی غربی بودن مستشرق جای خویش را به غیرمسلمان بودن داده است. شاهد بر این مدعا آن است که به محققان اسلام شناس روسی که خود شرقی، اما غیرمسلمان اند نیز مستشرق گفته می‌شود. امروزه شرق شناسی بیشتر در اسلام شناسی و به خصوص وقایع پس از انقلاب اسلامی ایران خلاصه می‌شود.

اهداف استشراق

پژوهشگران هر یک بر اساس نگرش‌های خود انگیزه‏‌های متفاوتی را برای استشراق ذکر کرده‏‏ اند. برخی نظری کاملا بدبینانه و برخی خوش‏ بینانه و برخی تفکیکی ارائه کرده‏‏ اند. به طور کلی می‏ توان این انگیزه‏‌ها را به سه دسته تقسیم کرد:
الف) پژوهش‌ها و بررسی‌هایی که با انگیزه‏‌های ابهام زدایی انجام پذیرفته است
ب) پژوهش‌هایی که در پس آن‌ها اغراض و اهداف استعماری نهفته است
ج) تحقیقات و پژوهش‌هایی که فقط با انگیزه‏‌های علمی انجام شده است
برای روشن‏ ترشدن مطلب، به تشریح و توضیح هر یک از این موارد در شماره‌های بعد پرداخته خواهد شد. ادامه دارد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->