از چند سالگی پیر محسوب می‌شویم؟ شلیک دلخراش مرد فراری به همسرش استطاعت ٩٨درصد زائران حج تمتع امسال مشخص شد کشف جسد دانشجوی دندان‌پزشکی بعد از یک هفته| دو مظنون بازداشت شدند یک کشته و ۶ مجروح بر اثر طوفان زاهدان(۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) عاملان تیراندازی در اتوبان همت دستگیر شدند (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) پلمب کلوپ بازی‌های تصویری متخلف در مشهد دستگیری زورگیران دهه هشتادی قمه کش (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) کشف ۷۳ قطعه سکه تاریخی دوره اشکانیان از مسافر قطار (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) مشاهده پلنگ در حاشیه محدوده آب چمن روستای مشهد میانگین سن مادران و پدران ایرانی در تولد اولین فرزند چقدر است؟ سردار رادان: اصراری به انتقال خودرو‌های توقیفی با جرثقیل نداریم سارق ۴۶ کامپیوتر خودرو در مشهد به دام افتاد (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) بازنشستگان تامین اجتماعی همچنان منتظر تعیین تکلیف افزایش حقوق خود هستند (۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) پلمب ۱۱ واحد صنفی به‌دلیل فروش مواد مخدر و قرص‌های غیرمجاز در مشهد  آدمکشی جوان ۱۸ ساله به خاطر غرور جوانی در مشهد + عکس آنچه اخلاق عمومی را کارآمدتر می‌کند نگهداری درست پیاز و جلوگیری از جوانه زدن آن + روش‌هایی کاربردی برای جلوگیری از جوانه زدن سیر و پیاز
سرخط خبرها

در نیمه شب اتفاق افتاد

  • کد خبر: ۱۳۷۰۹۹
  • ۰۷ آذر ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۵
در نیمه شب اتفاق افتاد
ساعت از ۲ ظهر گذشته بود. اهالی خیابان هنرور ۴  در مشهد بیشترشان خواب بودند و ناگهان گرومپ.

ساعت از ۲ ظهر گذشته بود. اهالی خیابان هنرور ۴ بیشترشان خواب بودند و ناگهان گرومپ. صدای بلندی همه محله را برداشت. سمانه خانم گوشه پرده پنجره آشپزخانه را کشیده بود روی سرش و بلند می‌گفت: چه شد؟ چه بود؟ انگار بمب ترکید.

در چشم بر هم زدنی همه کوچه پر شد از مردمی که از چند کوچه آن طرف‌تر برای دیدن ماجرا یا پشت پنجره بودند یا مقابل منبع صدای گرومپ.

سکینه خانم دمپایی اش را لنگه به لنگه پایش کرده بود و تندتند راه می‌رفت. بلندبلند با خودش حرف می‌زد: «پیدایت کنم، حسابت را می‌رسم. بگو فلان فلان شده سر ظهر کجا می‌روی، من را اسیروابیر می‌کنی؟ مگر خراب شدن خانه مردم تماشا دارد؟» هنوز انعکاس صدا به چهار کوچه این طرف‌تر و آن طرف‌تر نرسیده بود که اهالی از سیر تا پیاز ماجرا خبردار شده بودند.

گودبرداری غیراصولی در میانه کوچه، خواب همسایه کناری را به هم زده بود و کم مانده بود جانشان را هم بگیرد. «سه نفر زیر آوارند»؛ این جمله مدام بین مردم زمزمه می‌شد. همه به سمت خانه تخریب شده می‌دویدند. صدای آمبولانس و آتش نشانی در چشم برهم زدنی صحنه کوچه را مانند فیلم‌های اکشن کرد.

بعضی‌ها مثل بید می‌لرزیدند. دو پسربچه با صدای بلند گریه می‌کردند و سراغ امیرحسین را می‌گرفتند که در آن خانه ساکن بود. صدای آمبولانس بلند و بلندتر شد. مأموران آتش نشانی سعی می‌کردند مردم را متفرق کنند تا مابقی آوار ریزش نکند و اتفاق دیگری نیفتد.

نوار زرد مانند صحنه‌های جرم، جلوی خانه و سر کوچه کشیده شد. اهالی محله بین پچ پچ هایشان با دقت جنب وجوش مأموران آتش نشانی را رصد می‌کردند. یک رب ساعت هم طول نکشید که سه نفر زنده از زیر آوار بیرون آمدند که یک نفرشان کودکی هشت نه ساله بود.

همسایه‌ها خدا را شکر می‌کردند که اتفاقی نیفتاد و کسی نمرد. هنوز اهالی کوچه از آن روز و جزئیات اتفاقی که افتاد، با آب وتاب حرف می‌زنند و همه شان یک جمله مشترک بر زبان می‌رانند؛ «شانس آوردند.» واقعا اگر شانس نمی‌آوردند و گودبرداری غیراصولی جان همسایه کناری را می‌گرفت، چه می‌شد؟ حتما باید خانه‌ای روی سر مسلمانی آوار شود تا نظارت‌ها افزایش یابد؟ آیا اگر صاحب ملک پیش از این اتفاق، کارش را به مهندسان ناظر می‌سپرد، کمتر خسارت مالی می‌دید یا حالا که باید به جای یک خانه، دو خانه را آباد کند؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->