صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

امیرمهدی حقیقت، مترجم، در جمع کتابخوان‌های مشهدی از آثار جومپا لاهیری می‌گوید.

وحید حسینی ایرانی | شهرآرانیوز - درخشش نخستین کتاب یک نویسنده هندی تبار آمریکایی در جایزه پولیتزر سال ۲۰۰۰، توجه مترجمان ایرانی را به این بانوی نویسنده جلب کرد. از آن زمان تاکنون برگردان‌های مختلفی از آثار خانم جومپا لاهیری به فارسی انتشار یافته است که از کار مترجمان شناخته شده تا آن‌ها را که ناشناخته اند، دربر می‌گیرد. یکی از مشهورترین این مترجمان، امیرمهدی حقیقت است که تمام داستان‌های لاهیری را به فارسی برگردانده است و در این راه، حتی از کتاب یک نویسنده ایتالیایی که جومپا لاهیری به انگلیسی ترجمه کرده، غافل نبوده است. او در کنار کتاب هایی، چون خاک غریب و پاتوق ها، بند‌ها نوشته دومینو استارتنوی ایتالیایی را هم به مخاطبان ایرانی عرضه کرده است.

پنجاه وچهارمین نشست کتاب فروشی نشر چشمه دلشدگان با  حضور امیرمهدی حقیقت و  اهالی قلم مشهد با  محوریت بررسی آثار لاهیری برگزار شد. در این برنامه، حقیقت ضمن معرفی آثار یادشده، مهاجرت، نسل‌های مختلف و نگاه‌های آن ها، تقابل فرهنگ هندی و آمریکایی و رویارویی سنت و مدرنیته را از مفاهیم و موضوع‌هایی دانست که جومپا لاهیری در آثار خود به آن می‌پردازد، اما یکی از نخستین ترجمه‌های کتاب مترجم درد‌ها به قلم مژده دقیقی، مترجم سرشناس است. امیرمهدی حقیقت در پاسخ به پرسش خبرنگار شهرآرا درباره علت ترجمه دوباره آثار این نویسنده هندی تبار، به فاصله اندک انتشار ترجمه خود از ترجمه دقیقی اشاره و تأکید کرد که هیچ یک از آن دو از اینکه دیگری این کتاب را برای برگرداندن به فارسی دست گرفته، اطلاعی نداشته است.

علت روی آوردن هم زمان مترجمان به نخستین کتاب لاهیری از دید او، کسب جایزه پولیتزر توسط بانوی نویسنده در سال دوهزار بوده است. حقیقت در ادامه گفت: ترجمه من از کتاب مترجم درد‌ها با کار خانم دقیقی هم زمان بود و من تنها مترجمی ام که همه آثار لاهیری را ترجمه کرده ام.

این مترجم ادبی توضیح داد: مترجمان دیگر به صورت پراکنده کار‌های این نویسنده را به فارسی برگردانده اند، ولی من هر کتاب او را که درمی آمد، از آنجا که ویژگی‌هایی مثل نثر و نگاهش را دوست داشتم، ترجمه می‌کردم. این طور نبوده که ترجمه‌ای شده باشد و من دوباره سراغ آن رفته باشم.

حقیقت افزود: ممکن است زمانی این کار را بکنم؛ یعنی سراغ کتاب ترجمه شده‌ای بروم که آن را خیلی دوست دارم، نه اینکه آن ترجمه را غلط بدانم؛ از این رو که ممکن است احساس کنم من می‌توانم با نگاه جدیدی کتاب مدنظر را ترجمه کنم.

او درعین حال خاطرنشان ساخت که اگر ترجمه دوباره، چیزی اضافه بر ترجمه قبلی یا تفاوت فاحشی با آن نداشته باشد، نتیجه امر می‌شود همین وضعیت بازار کتاب امروز که ناشران بازاری دستی در ترجمه‌های خوب پرفروش می‌برند و با نام مترجمی جدید آن را به بازار می‌فرستند!

این نشست، یک میهمان مشهدی هم داشت. علی صنعوی که این روز‌ها برگردان هایش از آثار کارلوس روئیث ثافون - نویسنده اسپانیایی - با استقبال رمان خوان‌ها رو به رو شده است، صحبت‌هایی را درباره محور جلسه مطرح کرد. او  گفت: من دانشجوی سال اول رشته مهندسی عمران بودم که اولین بار با کتاب مترجم درد‌های جناب آقای حقیقت برخورد کردم. آن زمان غرق کتاب‌های کلاسیک بودم و ادبیات جدید را خیلی دنبال نمی‌کردم.

آشنایی با این کتاب از چند وجه مختلف برای من شگفت انگیز بود. صنعوی ادامه داد: یک وجه این بود که دریچه‌ای جدید از ادبیاتی دیگر به روی من باز شد. همیشه فکر می‌کردم ادبیات باید خیلی پیچیدگی‌های خاصی داشته باشد و متن شما را با چالش‌های خاصی روبه رو کند، ولی هیچ وقت با این قضیه برخورد نکرده بودم که یک داستان می‌تواند شکل روایت عادی یک زندگی باشد و خیلی ساده همه دغدغه‌ها و مشکلات انسانی را بیان کند.

این مترجم مشهدی افزود: در روان شناسی لاکان - که برخی آن را قبول دارند و برخی قبول ندارند - با سه ساحت وجودی در انسان روبه رو هستیم. ساحت تخیل یا امر خیالی که مجموعه آن چیز‌هایی است که ما درباره خودمان و جهان می‌دانیم یا‌ می‌پنداریم که طبیعتا خیلی از آن‌ها غلط است و واقعیت ندارد و خیلی از آن‌ها توهم است و نمودش تصویری است که ما از خود در آینه می‌بینیم. ساحت دیگر ساحت نمادین است که به زبان برمی گردد و آن چیزی است که من از خودم معرفی می‌کنم و در اختیار دیگران قرار می‌دهم. مورد سوم، امر واقع است که در ساحت تخیل و خیال نمی‌گنجد.

داستان‌های لاهیری وارد این مقوله می‌شود، یعنی چیزی که من نه از خودم می‌توانم تعریف کنم و نه در قالب زبان می‌گنجد و تنها همین چیزهاست که تضاد بین انسان‌ها را به وجود می‌آورد. همان مشکل و مسئله‌ای که ما در جهان مدرن با آن روبه روییم، دغدغه‌ها و درگیری‌های ذهنی انسان مدرن با خودش و با جهان خودش. به عبارتی، انسان به واسطه تغییر و تحولاتی که در جامعه اتفاق افتاده است هیچ تعریفی از خود نمی‌تواند ارائه کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.