صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت وگوی ما با سیدعلیرضا مهرداد، نویسنده و منتقدی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس فعال و پرکار است به بهانه سالروز بازگشت آزادگان به کشور است. در این گفتگو به تعریف، ظرفیت‌ها و آسیب شناسی ادبیات اردوگاهی یا ادبیات آزادگان پرداخته ایم.

مصطفی خادم | شهرآرانیوز - پس از شلیک نخستین گلوله، دیگر هیچ چیز آن طور که پیش از آن بود، نیست. جنگ، زندگی را از ریل و روال خارج می‌کند، تجربه معمول زیستن را شخم می‌زند و این زمین شخم خورده و ویران شده اتفاقا از حاصلخیزترین زمین هاست برای سبز شدن روایت ها. روایت‌هایی البته تلخ و ناگوار که وجهه‌ای از آدمیزاد را نشان می‌دهد که بیشتر سعی بر پنهان کردن و نادیده گرفتنش داریم.

زندگی اردوگاهی یا زندگی در بند و اسارت یکی از عجیب‌ترین و تلخ‌ترین تجربه‌هایی است که هر انسانی می‌تواند از سر بگذراند. تجربه زیستنی است غیر از آنچه به آن خو کرده ایم که مشقت و شکنجه و تحقیر سیستماتیک و هر روزه چیزی نیست که آدمی به آن خو کند. آمار می‌گوید حدود ۴۳ هزار نفر از ایرانیان در دوران جنگ ایران و عراق که طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم بود به اسارت عراقی‌ها درآمدند که از روز ۲۶ مرداد سال ۱۳۶۹ در طرح تبادل اسرا بین دو کشور به مرور به میهن بازگشتند.

اینان هر کدام راویان بالقوه‌ای بودند که فقط درصد کمی از آنان خاطرات خود را نوشتند یا بازگو کردند و ادبیات آزادگان نیز حاصل تجربه همان‌هایی است که تجربیاتشان مکتوب و منتشر شد. گفت وگوی ما با سیدعلیرضا مهرداد، نویسنده و منتقدی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس فعال و پرکار است به بهانه سالروز بازگشت آزادگان به کشور است. او متولد سال ۱۳۴۵ است و آثار بسیاری همچون «شمسه»، «آخرین پرواز»، «گل‌های این باغ»، «بروید پیدایش کنید»، «عصر روز سوم» و «کنار پل منتظرت ایستاده ام» از او منتشر شده است. در این گفتگو به تعریف، ظرفیت‌ها و آسیب شناسی ادبیات اردوگاهی یا ادبیات آزادگان پرداخته ایم.

برای ورود به بحث فکر می‌کنم خوب باشد تعریفی از ادبیات اردوگاهی یا ادبیات اسارت بدهید تا خط و مرز آن با ادبیات جنگ روشن شود.

یک ژانر یا یک عنوان یا گونه ادبی داریم که اسامی متفاوتی دارد، ولی تقریبا با یک مفهوم؛ ادبیات اردوگاهی، ادبیات اسارتگاهی، ادبیات بازداشتگاهی و ادبیات اسارت، هر کدام از این‌ها را که بیاورید می‌شود ادبیات آزادگان که معمولا با این لفظ از آن یاد می‌کنیم. گونه‌های مختلفی مثل زندان ساواک در دوران انقلاب یا اردوگاه‌های کار در کشور‌های دیگر یا زندان‌هایی مثل الرشید یا ابوغریب این‌ها هم هست، اما آنچه پیرامونش بحث می‌کنیم، اردوگاه اسرای ایرانی در عراق است. این ادبیات، ادبیات آزادگان است که ذیل ادبیات دفاع مقدس معنی می‌شود، اما طبیعتا محتوای متفاوتی دارد و عرصه متفاوتی است برای اهداف متفاوت و چیز‌هایی را در ادبیات آزادگان می‌بینیم که ما در ادبیات دفاع مقدس یا ادبیات جنگ یا ادبیات پایداری پیدا نمی‌کنیم.

اسرا هم یکدست نبودند، نه از نظر مدت اسارت نه سن و سال و نه جایگاه و موقعیت. برخی از اسرای ما تا ۱۰ سال اسیر بودند. در بین اسرا پیر و جوان و زن و مرد داریم. همه اسرا نظامی و رزمندگان ما نبودند، برخی از آنان مردمان عادی و غیرنظامی بودند که از شهر‌های درگیر نبرد گرفته شدند. وقتی آزادگان برگشتند و لفظ اسیر تبدیل شد به لفظ آزاده، برخی از این‌ها دست به قلم بردند. عده‌ای خاطراتشان را به صورت شفاهی در اختیار نویسندگان قرار دادند و برخی خودشان نوشتند و این ادبیات پدید آمد.

پس ادبیات اردوگاهی به دو شکل شفاهی و مکتوب منتقل و منتشر شد.

بله. ادبیات اردوگاهی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد؛ ادبیات شفاهی و ادبیات مکتوب. ادبیات شفاهی، خاطرات شفاهی افراد از دوران اسارتشان است که از طریق مصاحبه جمع آوری و تبدیل می‌شود به خاطرات دیگرنوشت. یعنی نویسنده‌ای می‌آید خاطرات دیگری را تدوین می‌کند. در کنار این، ما ادبیات مکتوب داریم. ادبیات مکتوب یا خاطرات خودنوشت، آن دسته‌ای است که آزادگان خودشان نوشته اند یا اینکه در دوران اسارت با همه مشقت و ممنوعیتی که وجود داشت، مکتوبات داشته اند. من دفترچه‌هایی دارم از اسرایی که خودشان در زمان اسارت نوشته اند که یا یادداشت روزانه است یا شعر یا تفسیر. به اضافه نمایشنامه‌هایی که آنجا نوشتند و مهم‌تر از این ها، نامه‌هایی که بین اسرا و خانواده هایشان رد و بدل شده است که خود این‌ها دسته بندی دارد.

ادبیات آزادگان چه تفاوت و تمایز ویژه‌ای با ادبیات دفاع مقدس دارد؟

ترجیح ادبیات آزادگان به ادبیات دفاع مقدس یک نکته مهم دارد؛ ادبیات آزادگان یا اردوگاهی، مهم‌ترین ویژگی اش تعریف یا معرفی دشمن است که در ادبیات جنگ معمولا اتفاق نمی‌افتد، یعنی در ادبیات جنگ چه در پشت جبهه و چه در میدان- آنچه مربوط به خانواده شهدا، اعزام ها، تشییع جنازه ها، پشتیبانی‌ها و مانند این‌ها می‌شود مربوط به پشت جبهه است و آنچه مربوط به عملیا ت‌ها و نظام نویسی و مکان‌های جنگی و ... ادبیات میدان است- در هیچ کدام از این دو مورد چهره واقعی دشمن را نداریم، چون با دشمن فاصله داریم و خط جنگی بین ما وجود دارد، معمولا رزمندگان اطلاعات دقیقی از دشمن ندارند و نمی‌شود در کتاب‌های دفاع مقدس دنبال چهره واقعی دشمن گشت، برای همین جای تحریف چهره دشمن وجود دارد.

یک سری شایعات وجود دارد که این بعثی است، این شیعه است، این سنی است و... در همه این‌ها ما از دور به دشمن نگاه می‌کنیم. در ادبیات اردوگاهی رزمندگان به اسارت گرفته شده ایرانی، با دشمن همراه هستند، کنارشان زندگی می‌کنند، رفتار دشمن را از نزدیک می‌بینند و لمس می‌کنند. در نتیجه ویژگی مهم و وجه تمایز ادبیات آزادگان با ادبیات دفاع مقدس، شناسایی چهره دقیق دشمن است.

در مجموع تاکنون چند عنوان کتاب در حوزه ادبیات آزادگان منتشر شده است؟

آمار‌ها نشان می‌دهد حدود ۵۰۰ عنوان کتاب از ایرانیانی که در زندان‌های عراق اسیر بوده اند چاپ شده است که کار‌های شاخصی هم میان این‌ها هست.

آیا در بین این عنوان ها، ادبیات داستانی هم داشته ایم؟ یعنی خاطرات و مستندنگاری‌ها تبدیل به درام، مشخصا رمان یا داستان کوتاه شده باشند؟

به نظر می‌رسد هنوز زمان آن نرسیده که ما به تحلیل و بررسی ادبیات اردوگاهی بپردازیم. بیشتر آنچه ما می‌بینیم خاطرات است و هنوز کار‌های بیشتر باید انجام شود. مثلا یک وجه بر زمین مانده‌ای در ادبیات آزادگان و اسارت، همان قسمت مکتوبات یا یادداشت‌های اسرا در زمان اسارت است که به آن‌ها نپرداخته ایم، یعنی کم کتابی چاپ شده که کسی بگوید من این را زمان اسارت نوشته ام. مانند شعر، تفسیر یا تحلیلی از وضعیت. نکته بعدی تحلیل رفتار آزادگان است.

مثلا اینکه چطور شکنجه‌ها را تاب می‌آوردند، چه عواملی به آن‌ها کمک می‌کرد؟ از طرفی تمام آثاری هم که نوشته شده به دلایل سیاسی یا ملاحظات امنیتی یا حیثیتی هنوز منتشر نشده است. بعد از این‌ها می‌شود رفت سراغ آن مسئله‌ای که شما اشاره کردید، یعنی بحث متون ادبیات داستانی. این وجه کار می‌لنگد هنوز رمان‌های جاندار و ارزشمندی در این زمینه خلق نشده و اتفاق درخور توجهی در این حوزه نیفتاده است، البته طبیعی هم هست، ما برای نوشتن یک رمان خوب باید مقداری از جریان اسارت فاصله بگیریم و هنوز هم باید کتاب‌های خاطرات بیشتری چاپ شود تا دورنمای تحلیل پذیر و توصیفی برای متون داستانی به دست بیاید.

بیش از ۳۰ سال از بازگشت آزادگان می‌گذرد. فکر نمی‌کنید این مدت زمان مناسبی باشد برای اینکه اثری در ادبیات داستانی خلق شود؟

بله، درست است. در حول و حوش چهل سالگی ما انتظار داریم این ادبیات به بلوغ برسد. درباره ادبیات داستانی دفاع مقدس آثار خوبی منتشر شده است و حرفی برای گفتن داریم، اما در هر صورت رویکرد داستانی ادبیات آزادگان آن چیزی نیست که باید اتفاق می‌افتاد.

آیا نمونه‌های موفقی از آثار منتشر شده در ادبیات آزادگان داریم که خودش به صورت مستقل و بدون حمایت‌های گسترده راهش را باز کرده و مثلا ترجمه شده باشد؟ مانند نمونه‌هایی که از اردوگاه‌های کار اجباری در شوروی یا آلمان نازی به زبان‌های مختلف ترجمه شده است.

یا کمبود اطلاعات من است یا هم چنین چیزی وجود ندارد، البته من قائل به این نیستم که کاری می‌تواند بدون حمایت راهش را پیدا کند. در غرب هم این طوری نیست. هیچ یک از کار‌هایی که به زبان‌های مختلفی انجام شده، بدون حمایت این راه را نپیموده است. مؤسسه یا سازمانی پشت آن ایستاده است. آزاده‌ای که در شهر یا روستای دور افتاده‌ای زندگی می‌کند، اگر اثری که می‌نویسد حتی از نظر محتوا یا زبان منحصر به فرد باشد، چه قدرتی می‌تواند این را در ایران یا جا‌های دیگر منتشر کند؟ طبیعتا باید حمایتی شود.

این نکته‌ای است که اگر کار قوی و قابل گفت وگویی باشد دیر یا زود راهش را پیدا می‌کند، اما این طول می‌کشد. باید چند صد رمان منتشر کنید که از بین آن‌ها یکی بدرخشد. جنگ و صلح آقای تولستوی یا دُن آرام آقای شولوخوف از بین چند اثر سر برآورده است؟ آن تکثر و تعدادی را که باید در حوزه ادبیات آزادگان منتشر شود تا تعدادی از آن‌ها بدرخشد نداریم.

بالاخره بنگاه‌های ادبی و ناشران برای معرفی آثارشان تلاش می‌کنند، اما از یک جایی به بعد آن اثر خودش باید راهش را باز کند.

به محض اینکه قوام کار مشخص شود، راه خودش را پیدا می‌کند، اما در ابتدای امر استادی یا منتقد صاحب قلمی باید آن کار را معرفی کند.

در زمینه ادبیات آزادگان و اردوگاهی چه کار‌هایی انجام نشده و جایش خالی است؟

تعداد زیادی از آزادگان زیر شکنجه دشمن شهید و همان جا دفن شده اند، به این‌ها نپرداخته ایم. حدود ۶ میلیون نامه رد و بدل شده بین آزادگان و خانواده هایشان -البته آماری که صلیب سرخ ارائه کرده، ۱۰ میلیون نامه بوده که خیلی از آن‌ها به مقصد نرسیده است- این ۶ میلیون نامه وجوه مختلفی دارد، مانند ابتکارات آزادگان، زبان رمز یا نشانه مندی نامه‌ها که از آن برای اطلاع یافتن از خبر‌هایی استفاده می‌کردند که از شنیدن آن‌ها محروم بودند و در بی خبری محض قرار داشتند یا در معرض خبر‌های کذب بودند. به این‌ها هم پرداخته نشده است.

چه آثاری را برای مطالعه و آشنایی با ادبیات آزادگان به مخاطبان پیشنهاد می‌دهید؟

«نامه رسان»، خاطرات محمود منصوری به قلم ساسان ناطق، «به عشق امام» خاطرات سید محمد مبرقعی، «من زنده ام» خاطرات خانم معصومه آباد که بحث اسارت زنان ایرانی به دست دشمن است، «زندان الرشید» خاطرات علی اصغر گرجی زاده به قلم محمد مهدی بهداروند و «شلاق‌های بی درد» خاطرات سیدهادی هاشمی از کتاب‌های ارزشمندی است که در این ژانر منتشر شده است.


در ادامه بخوانید

ادبیات داستانی دفاع مقدس تحت تأثیر خاطره‌نگاری است

گفتگو با ۳ نویسنده درباره ظرفیت‌های ادبیات‌ داستانی در پرداختن به شخصیت شهید سلیمانی


 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.