صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حکایت ما و کره‌شمالی

  • کد خبر: ۲۵۱۷۵
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۶
عبدالجواد موسوی - روزنامه‌نگار
رهبر کره‌شمالی زنده است یا در عنفوان جوانی پیمانه عمرش به‌سر آمده و به‌دیار باقی شتافته است؟ این پرسش این روز‌ها شاید یکی از مهم‌ترین پرسش‌های دنیای سیاست باشد. اصلا اهمیتی دارد؟ برای من و شما که از دور وقایع کره‌شمالی را پی می‌گیریم و دیدار «ترامپ» با آقای «اون» یکی از ده‌ها اتفاق بامزه‌ای است که در اخبار آن‌ها را دنبال می‌کنیم، شاید تفاوتی نکند که آقای «اون» زنده باشد یا مرده، اما برای میلیون‌ها گرسنه‌ای که در حصار توهمات یک حزب تمامیت‌خواه و دیوانه دارند ذره‌ذره جان می‌دهند خبر مهمی است. فکر نکنید من هم تحت‌تأثیر رسانه‌های غربی تصور هولناکی از کره‌شمالی پیدا کرده‌ام و دارم تصورات روشنفکرانه‌ام را از یک دیار غریب بیان می‌کنم. اتفاقا من بیشتر از آن چیزی که به رسانه‌های رسمی خودمان بدبینم، به رسانه‌هایی که سعی دارند از جهان غرب اتوپیا بسازند و مخالفان سیاسی غرب را جهنم معرفی کنند بدبینم و اگر نبود کتاب اخیر رضا امیرخانی قطعا به این زودی‌ها توی کتم نمی‌رفت که کره‌شمالی چنین دوزخ هولناکی است. رضا ۲ سفر به کره‌شمالی داشته و حاصل آن کتابی است خواندنی و تکان‌دهنده. در اوایل کتاب نویسنده ماجرای کره‌شمالی را خیلی جدی نمی‌گیرد. یعنی اصلا باورش نمی‌شود که بتوان یک کشور را این‌قدر بی‌رحمانه و درعین‌حال احمقانه اداره کرد. او هم تحت‌تأثیر اخباری که در این سال‌ها شنیده است، ناخودآگاه چند باری بین ایران و کره‌شمالی دست به‌قیاس می‌زند، اما طولی نمی‌کشد که می‌بیند این همه شگفتی بدیل و نظیری ندارد و کره‌شمالی در روی کره‌زمین یک استثنای تاریخی است. او حتی فرق می‌گذارد بین شباهت‌های ظاهری ما و کره‌شمالی و فی‌المثل معتقد است در مسئله تحریم باید فرقی اساسی قائل شد بین خودتحریمی کره‌شمالی و تحریم ظالمانه‌ای که به‌جبر بر ما تحمیل شده است و البته موضوع خودتحریمی باعث نمی‌شود تا نویسنده نتیجه بگیرد که پس گور پدرشان خودشان خواسته‌اند! و نه‌تن‌ها چنین نتیجه‌ای نمی‌گیرد، بلکه در موضوع کودکان و عدم امکانات کافی در بیمارستان‌ها قدرت‌های بزرگ را به جنایت جنگی متهم می‌کند. شاید همین انصاف و پرهیز از یک‌جانبه‌نگری، کتاب را برای خواننده‌ای که می‌خواهد از دریچه یک آدم منصف به کره‌شمالی بنگرد خواندنی‌تر می‌کند. در جای‌جای کتاب، امیرخانی از معایب تک‌صدایی می‌گوید و به سیاستمداران داخلی هشدار می‌دهد مبادا تحریم‌ها بهانه‌ای شود برای به‌رسمیت‌نشناختن صدا‌های متنوع و مخالف؛ تذکری که نباید از کنار آن به‌سادگی گذشت و اصلا فکر می‌کنم انگیزه اصلی رضا امیرخانی برای نوشتن این کتاب تکرار چندین و چند باره همین تذکر بوده است. این یادداشت کوتاه جای نقد و بررسی یک کتاب ۳۵۰صفحه‌ای نیست. فقط خواستم بگویم اگر خواستید به‌بهانه شایعه مرگ رهبر کره‌شمالی، چیز‌های بیشتری درباره این کشور عجیب و غریب بدانید، بد نیست به این کتاب رجوع کنید و اصلا نگران نباشید که تفاوت اصلی ما و کره‌شمالی در انسان ایرانی و انسان آن آب‌وخاک است؛ تفاوتی که اگرچه رضا امیرخانی از آن غافل نبوده، اما به‌گمانم از بیم متهم‌شدن به نژادپرستی چندان صریح به آن نپرداخته است.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.