صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

باید امیدوار باشیم اما...

  • کد خبر: ۶۲۹۲۱
  • ۱۵ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۱:۵۴
عباسعلی سپاهی‌یونسی - شاعر و روزنامه‌نگار
حالا به سال نو رسیده ایم. به بهاری که باید باشد و نیست؛ مخصوصا بعد از دو سال خوب که مردم به سخاوت ابر‌ها امیدوار شدند و حالا از آن سخاوت خبری نیست.

پاییز و زمستان سال قبل، برای بخش‌هایی از کشورمان، آسمان نه برفی ریخت نه بارانی. اگر هم ریخت، آن قدر نبود که علفی از خاک سر برکشد و لقمه‌ای بشود برای بره و بزغاله یا خرگوشی که ساکن بیابان است و من ناخودآگاه یاد آن بیت سعدی افتادم که: چنان خشک سالی شد اندر دمشق/ که یاران فراموش کردند عشق

۹ سال پیش بود، جمع شده بودیم جایی و یکی از هم شهری‌ها از سال‌های دور تعریف می‌کرد؛ از سال‌هایی که گله دار‌ها مجبور بودند در برفی نزدیک به یک متر، برای گوسفند‌ها آغل ببندند. هم شهری ام می‌گفت آن سال بهار، چه بهاری شده بود و گوسفند‌ها چه گوسفندهایی! حالا با اینکه آدم‌ها همان آدم‌ها هستند و آسمان همان آسمان، از باریدن خبری نیست. آسمان دوباره خسیس شده است و عده زیادی از آدم‌ها رد ابر‌ها را می‌گیرند و هوش وحواسشان به اخبار هواشناسی است تا کی بگوید: یک توده جدید وارد کشور شده است.
 
گوسفند‌ها حالا برای مردم روستایی شده اند سربار با خوراک دامی که خریدنش برای دامدار‌ها سخت است و...
برای آن‌هایی که دست به بیل یا دست به چوب چوپانی دارند، باران یعنی همه چیز و ما وقتی می‌توانیم اهمیت این موضوع را درست درک کنیم که پیش از زمستان، گندمی زیر خاک کرده یا چند گوسفند خریده باشیم و به بهار پیش رو امید بسته باشیم، وگرنه وقتی «حقوق بگیر» هستیم، آن گونه که باید، نمی‌توانیم درک کنیم که سال بی بهار یعنی چه. نمی‌توانیم درک کنیم که سال خشکی یعنی چه و کشاورز و به خصوص دامدار، خیلی خوب صدای پای خشک سالی را می‌شنوند.

سال قبل در روز‌هایی که باید برف و بارانی می‌بارید، خیلی‌ها در فضای مجازی عکس هایشان را با شکوفه‌های زودبه بازارآمده پست می‌کردند. خوشحال بودند که بهار آمده است، اما نمی‌دانستند که این شکوفه‌های زودآمده، نشانه خوبی برای سال نو نیستند. نمی‌دانستند یا حواسشان نبود که زمستان به برف و باران و یخ بندانش زمستان است، نه به روز‌های آفتابی اش و نه به شکوفه‌های زودآمده اش.

چشم برهم زدیم و زمستان تمام شد و هوا گرم. زمستان نبارید و حالا باید دعا کنیم آسمان در این روز‌های بهاری ببارد تا این زمین تشنه که دو سالی حال واحوالش خوب شده بود، دوباره سرحال شود و سرحالمان کند.
امید چیز خوبی است. آدمی با امید زنده است، پس باید امیدوار باشیم. درکنار امید داشتن البته باید یاد بگیریم که بیش از این، نظم حاکم بر طبیعت را با ندانم کاری‌ها و زیاده خواهی هایمان برهم نزنیم که اوضاع از این هم بدتر خواهد شد.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.