صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

محمدجواد استادی - پژوهشگر مطالعات فرهنگی

به‌شکلی فراگیر رویکرد‌هایی که از منظر اقتصادی به شهر‌ها می‌نگرند، غلبه بیشتری در میان گروه‌های گوناگون دارند. اقتصاد و مسائل پیرامون آن جایگاه مهم فرایند‌های توسعه شهری، یا به‌عبارت دقیق‌تر و بومی «پیشرفت شهری» دارند، اما نباید از این موضوع مهم غفلت کرد که اقتصاد فقط بخشی از منظومه فکری پیشرفت است و نباید مبنا و بنیاد همه پنداره پیشرفت را بر پایه اقتصاد طرح‌ریزی کرد.

چه آنکه هرزمان مؤلفه اقتصاد زیربنای این پنداره برجسته قرار گیرد، الگو‌های طراحی‌شده تحقق پیشرفت نیز جنبه اقتصادی بیشتری می‌یابد و این منظر دیگرمؤلفه‌های مهم را در خویش هضم می‌کند.

حقیقت آن است که در سپهر «اندیشه پیشرفت» بستر و زیربنای همه مؤلفه‌ها ازجمله پهنه بسیار مهم اقتصاد، فرهنگ است. این فرهنگ است که چگونگی عملکرد پاره‌های مفهوم‌ساز پیشرفت، شیوه ترکیب این مؤلفه‌ها با یکدیگر و نسبت چیرگی یک مؤلفه بر دیگران را مشخص می‌سازد.

از این رو برای تحقق آرمان ارتقای شهر‌ها و درنتیجه آن بهبود درخورتوجه کیفیت زندگی انسان‌ها لازم است تا در میدان‌های مهم سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و عمل نگاه «فرهنگ‌بنیاد» را مبنای همه‌چیز قرار دهیم تا از آسیب‌های گوناگون سرطانی‌شدن توسعه جلوگیری کنیم.

یکی از عوامل بسیار بنیادین و تأثیرگذار در امر پیشرفت، توجه به منابع و ظرفیت‌های جریان انسانی در جامعه است. در نگاه‌های سطحی، افراد را مصرف‌کننده و مخاطب عرصه پیشرفت در نظر می‌گیرند.

حال آنکه همه گروه‌های شکل‌دهنده جامعه به معنای کامل و بزرگ آن جزئی مهم از زمینه‌سازان پیشرفت خواهند بود، نه آنکه فقط مخاطب و تأثیرپذیر باشند. بر این اساس است که هرچه مفهوم مدنیت قوام و قدرت بیشتری یابد و نهاد‌های مدنی و زمینه‌سازی حضور مردم در عرصه‌های حکم‌روایی شهری تقویت شود، زمینه اجرایی‌شدن قطعی برنامه‌ها نیز بیش از پیش فراهم می‌شود.

به عبارت ساده‌تر، رشد قواعد و ساختار‌های مدنی در میان شهروندان، می‌تواند امکان ظهور و بروز برنامه‌های کلان‌شهری را به‌طور عمیق‌تر و ماندگارتر فراهم سازد.

چه آنکه به‌خوبی می‌دانیم که سیاست‌های کلان در صورت طرح‌ریزی عقلایی و برخورداری از رویکرد‌های درست، فقط زمانی به‌خوبی اثرگذار می‌شوند که ۲ گروه اصلی جامعه شهری بتواند با این سیاست‌ها پیوند برقرار کند.

گروه نخست کسانی هستند که در سطوح گوناگون و به‌طور مستقیم و غیرمستقیم مسئولیت اجرای برنامه‌های برآمده از سیاست‌های شهری را دارند.

گروه دوم نیز مخاطبان این برنامه‌ها هستند که قرار است بهره خویش را مبتنی بر سیاست‌های تعیین‌شده از پیش برند. آشکار است که هرگونه اخلال در پندار و رفتار این ۲ گروه مخاطب، موجب محقق‌نشدن اهداف کلان مدیران شهری خواهد شد.

از آنجا که هر برنامه‌ای را باید فراگردی ارتباطی در نظر گرفت که رویکردی رفت‌وبرگشتی و تعاملی و نه خطی و یک‌سویه دارد، نمی‌توان جز توجه به ظرفیت نیروی انسانی، ویژگی‌ها، توانمندی‌ها و ایدئولوژی ایشان برنامه‌ای را طراحی کرد.

به‌عنوان نمونه دستیابی عینی به شعار «مشهد؛ جهان‌شهر کرامت و برکت» بدون توجه به ظرفیت‌های انسانی و چگونگی بهره‌بردن از این ظرفیت‌ها و شناسایی نقاط احتمالی آسیب و کوشش برای اصلاح آن ممکن نخواهد بود.

ایده جهان‌شهری (که البته پیرامون بنیاد‌های نظری آن باید در یادداشتی دیگر توضیح داد) جز توجه به ظرفیت نیروی انسانی معنادار نخواهد بود. در این ایده بنیاد اصلی بر تبادلات و ارتباطات جامعه انسانی قرار داده شده است.

البته دال مرکزی این تعاملات در مشهدمقدس کلان‌مفهوم «زیارت» است که به ایده جهان‌شهری جهت می‌دهد. برخلاف شهر‌های جهانی که توسعه انسان مدرن خودبنیاد مبناست، در جهان‌شهر انسان فطری خدابنیاد محور و کانون همه‌چیز است؛ بنابراین زمانی که رویکرد‌های بین‌المللی مدنظر قرار می‌گیرد، توجه به این دال مرکزی مبنای استفاده از ظرفیت‌های انسانی است.

در مشهدمقدس به‌دلیل حضور ساختار‌های قدرتمند تربیت نیروی انسانی، زمینه تحقق آنچه گفته شد، فراهم است.

وجود دانشگاه‌های مهم و مادر، حوزه‌علمیه خراسان، ده‌ها نهاد پژوهشی و مراکزی مانند جامعةالمصطفی‌العالمیه که هرسال میزبان صد‌ها دانشجوی خارجی هستند، زمینه‌ساز بهره هدفمند از نیروی انسانی هم هستند.

آشکار است که برای پوشش ابعاد جهانی ایده «جهان‌شهری» جز مجاوران مشهدمقدس باید به دیگر ابعاد نیروی انسانی توجه کرد.

شبکه‌سازی این نیروی توانمند و برخوردار از دانش، هدایت فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی ایشان در دوره تحصیل به‌سوی نیاز‌های شهری، برنامه‌ریزی در راستای مستندسازی از تجربه‌های بومی ایشان، ترویج رویکرد‌های ایدئولوژیک از طریق آن‌ها در تراز جهانی، استفاده از این ظرفیت برای تقویت غلبه گفتمانی جمهوری اسلامی، مدل‌سازی بنیاد‌های فکری ایده «جهان‌شهر برکت و کرامت» ازجمله فرصت‌های پیش روی ظرفیت نیروی انسانی اشاره‌شده است.

گام نخست برای تحقق این امر، مبناقراردادن توجه به ظرفیت‌های این گروه است که من از ایشان به‌عنوان زائران بین‌المللی حضرت رضا (ع) یاد می‌کنم.

تا امروز این حلقه در مدار توجه مدیریت‌شهری نبوده است. لازم است مدیریت‌شهری ضمن توجه به این نکته، زمینه‌های هدایت و جریان‌سازی فکری و عملیاتی این گروه‌ها را در راستای پیاده‌سازی اهداف خویش فراهم کند.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.