اختتامیه پویش "نان و مهر" ویژه دانش آموزان مناطق محروم برگزار شد | توزیع ۶۰هزار صبحانه گرم در ۲۲۰ مدرسه خراسان رضوی خرید ملک ورثه‌ای چه دردسرهایی دارد؟ رییس کمیته امداد: ۳۰۰ هزار میلیارد ریال وام اشتغال به مددجویان داده می‌شود قتل اشتباهی در جنوب تهران (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) عبدالرسول پورعباس سرپرست سازمان ملی سنجش شد تغییر روند رسیدگی به معافیت پزشکی سربازان تصادف شدید خودرو پراید و میکسر در بزرگراه پیامبر اعظم(ص)+تصویر جزئیات برگزاری مجدد نوبت اول کنکور ویژه داوطلبان سیل‌زده (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) پیش‌بینی ورود ۱۴۵ هزار گردشگر سلامت به مشهد در سال ۱۴۰۳ مصرف کدام کنسروها ممنوع است؟ طرز تهیه کیک توت‌فرنگی با مارمالاد و کرم کاستارد + عکس کشف ۷۳ فقره سرقت ضبط و پخش خودرو در مشهد دستبرد ۸ میلیاردی به یک ساعت‌فروشی در مشهد ویدئو | فرود بدون چرخ یک هواپیمای باری در فرودگاه استانبول پیش‌بینی هواشناسی خراسان رضوی و مشهد (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) | تداوم بارش‌های رگباری در مشهد چه مقدار آب برای سلامت کلیه‌ها لازم است؟ بهترین روش برای نو و تمیز نگه‌داشتن فرش‌ها علت چرخش مچ پا چیست؟ عوامل خطر «زوال عقل زودرس» را بشناسید خوابیدن روی زمین برای کمردرد خوب است یا بد؟
سرخط خبرها

روایت دختر فراری کرمانی از روزگار سیاه زندگی‌اش

  • کد خبر: ۱۵۱۷۴۵
  • ۰۴ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۲:۱۴
روایت دختر فراری کرمانی از روزگار سیاه زندگی‌اش
دختر ۱۷ ساله کرمانی بعد از فرار از خانه به پلیس پناه برد و داستان زندگی‌اش را بازگو کرد.

به گزارش شهرآرانیوز، دختر ۱۷ ساله‌ای پس از فرار از منزل به یکی از کلانتری‌های کرمان پناه آورده بود تا از آسیب‌های خطرناک ناشی از فرار دور بماند. این دختر نوجوان با بیان این که می‌دانستم سرنوشت دختران فراری جز بدبختی و تباهی نیست و به همین دلیل هم ابتدا به کلانتری آمدم، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: روزگار تلخ من از روزی آغاز شد که پدر و مادرم درگیر مواد افیونی شدند. از همان زمان به خاطر دارم که آن‌ها هیچ گاه رنگ آرامش را ندیدند و مدام با یکدیگر در مشاجره و توهین بودند. با این حال، آن‌ها همواره به تهیه مواد مخدر می‌اندیشیدند و سرگرم اعتیادشان بودند به طوری که انگار فرزندی ندارند. در واقع من از فراموش شدگان زندگی آن‌ها بودم چرا که آن‌ها فقط به مواد مخدر اهمیت می‌دادند و محبتی به من ابراز نمی‌کردند. خلاصه بعد از چند سال جدال لفظی و ناسازگاری‌های اخلاقی، کاسه صبر مادرم لبریز شد و او به طور توافقی از پدرم طلاق گرفت و به دنبال سرنوشت تاریک خودش رفت. در این شرایط من که بی کس و تنها رها شده بودم دیگر چاره‌ای نداشتم تا برخی از تلخکامی‌ها را در آن سن و سال تحمل کنم. این گونه بود که مدتی را نزد پدرم زندگی می‌کردم و مدتی را با مادرم روزگار می‌گذراندم. ولی هر دو نفر آن‌ها از اوضاع روحی و روانی من غافل بودند و هیچ توجهی به من نداشتند. روز به روز از نظر تالمات روحی در شرایط اسفباری قرار می‌گرفتم به طوری که مدام دارو‌های اعصاب مصرف می‌کردم و حتی یک بار هم وقتی به وضعیت وخیمی رسیدم در یکی از بیمارستان‌های روان پزشکی بستری شدم.

این شرایط به حدی رسید که حتی یک بار در تصمیمی احمقانه و اشتباه دست به خودکشی زدم که خوشبختانه با حضور به موقع پلیس و نیرو‌های امدادی از مرگ نجات یافتم و به زندگی بازگشتم، اما باز هم اهمیتی برای پدر و مادرم نداشتم چرا که آن‌ها فقط درگیر تهیه و استعمال مواد افیونی بودند و به بدبختی‌های من که هنوز در سن نوجوانی قرار داشتم نیز اهمیت نمی‌دادند. در نهایت وقتی دیدم آن‌ها هر روز بیشتر در باتلاق اعتیاد فرو می‌روند و من آینده‌ای نخواهم داشت تصمیم به فرار از منزل گرفتم، ولی سرنوشت و فرجام دختران فراری را نیز در رسانه‌ها مطالعه کرده بودم و خیلی می‌ترسیدم در دام تبهکاران بیفتم و با آسیب‌های اجتماعی خطرناک دیگری روبه رو شوم به همین دلیل هم به کلانتری آمدم تا مرا راهنمایی کنید.

به دنبال اظهارات این دختر نوجوان، مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری با مادر دختر مذکور تماس گرفت که وی قول داد برای دیدار با دخترش به کلانتری مراجعه کند، اما ساعت‌ها انتظار بی نتیجه ماند و نه تنها مادر این دختر به کلانتری نیامد بلکه گوشی تلفن خودش را نیز خاموش کرد و پدر او نیز هیچ توجهی به مشکل دخترش نکرد و تماس‌های تلفنی با او هم بی فایده بود. به همین دلیل و با هماهنگی‌های قضایی، دختر یاد شده که «ثریا» نام دارد با همکاری اورژانس اجتماعی به بهزیستی تحویل شد تا اقدامات مشاوره‌ای و درمانی درباره این نوجوان بی گناه انجام شود.

منبع: خراسان

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->