نیمی از زائران ایرانی به عربستان رسیدند (۹ خرداد ۱۴۰۳) آن مرد با باران آمد حرم امام رضا(ع) بعد از انقلاب اسلامی چه تغییراتی کرد؟ سلام علیکم بما صبرتم چند پیشنهاد برای آنکه در طول روز به یاد امام‌رضا(ع) باشیم سردار غیاثی: شهید رئیسی به کنگره ملی ۱۸ هزار شهید استان خراسان رضوی رسید تولیت آستان قدس رضوی: حضور هیئت‌های خارجی در یادبود شهدای دولت، جایگاه رفیع نظام را نشان داد از سرتیپ‌دوم سیدطاهر مصطفوی، خلبان پرواز رئیس جمهور شهید چه می‌دانیم؟ دعای تبدیل مصیبت به جایگزین بهتر جایگاه مردم‌داری در باورهای اسلامی تابوت شهید و صندوق عهد برادری ایرانیان از سردار سیدمهدی موسوی فرمانده یگان حفاظت رئیس جمهور شهید چه می‌دانیم؟ درباره پاداش صبر بر سختی‌ها و مصائب | حکم خدا را امضا کنید پیام تسلیت تولیت آستان قدس رضوی به سید حسن نصرالله وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی: سفرم به حج دستور شهید رئیسی بود + فیلم مراسم بزرگداشت شهدای خدمت با حضور جمعی از طلاب جهان اسلام در مشهد برگزار شد لباس شهادت قواره همه نیست رحمتی که مالک دل‌ها بود | درباره زندگی و زمانه شهید مالک رحمتی روایت دفن نایب‌التولیه‌ها در حرم مطهر رضوی مروری بر فعالیت‌های قرآنی شهید رئیسی | در رثای رئیس‌جمهور قرآنی
سرخط خبرها

چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)

  • کد خبر: ۱۸۳۵۴۲
  • ۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۹
چند رباعی برای زائران پیاده امام رضا (ع)
چند رباعی از موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) را بخوانید.

 به گزارش شهرآرانیوز، رباعی‌های زیر سروده موسی عصمتی، شاعر مشهدی برای زائران پیاده امام رضا (ع) است.

دیروز تمام روستا باران داشت
یک بغض شکسته در گلو پنهان داشت

مادر که برای بدرقه آمده بود
در دست,گل و آینه و قرآن داشت

***

در دشت صدای گنگ پا پیچیده است
تصویر غروب جاده‌ها پیچیده است

پژواک غریبی است کمی گوش کنید
در کوه, رضا رضا رضا پیچیده است

***

از شهر سرخس و خواف راهی شده است
با یک دل پاک و صاف راهی شده است

این مرغ شکسته‌بال از راهی دور
انگار به عشق قاف راهی شده است

***

دلتنگ و غریب و ساده آمد با ما
از گرد و غبار جاده آمد با ما

این مادر آرزو به دل آقا جان!
از شهر خودش پیاده آمد با ما

***

در دل, غم بی شمار دارد آقا
یک کودک بی قرار دارد آقا

تا کودک او شفا بگیرد امروز
از لطف تو انتظار دارد آقا

***

تو دیده‌ی بسته را شفا خواهی داد
پرهای شکسته را شفا خواهی داد

زن, معتقد است آخر این آغاز
این کودک خسته را شفا خواهی داد

***

از روز نخست نم‌نم باران بود
یک حس پر از قنوت در جریان بود

در جاده قدم زدن به یادت زیباست
ای کاش که این مسیر، بی پایان بود

***

انگار که شاعرند این قافله‌ها
مرغان مهاجرند این قافله‌ها

عطار کجاست تا بگوید از نو
سیمرغ معاصرند این قافله‌ها

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->