عوامل ابتلا به حساسیت فصلی چیست؟ | راه‌هایی برای کاهش علائم آلرژی صدور هشدار نارنجی هواشناسی برای خراسان رضوی و ۵ استان دیگر (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) قتل زن جوان توسط برادرش در مشهد به خاطر حرف مردم + عکس هشدار جهادکشاورزی مشهد به کشاورزان، دامداران، مرغداران، زنبورداران و گلخانه‌داران آزمون شفاهی احراز صلاحیت  اخذ پروانه تخصصی روانشناسان خراسان رضوی در مشهد برگزار شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (پنجشنبه و جمعه ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) | تداوم بارش باران در استان تا جمعه جاده‌های خراسان‌رضوی بارانی و لغزنده است | کاهش دید افقی در محور تربت‌جام_صالح‌آباد (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) این فرودگاه در ۳۰ سال گذشته هیچ باری را گُم نکرده است! آب نیسان چیست؟ + روش تهیه، خواص و ادعیه هدیه ۴۰۰هزار تومانی تامین‌اجتماعی به بیمه‌شدگان برای خرید کتاب + شرایط و نحوه دریافت بُن مرگ پدروپسر مشهدی براثر برق‌گرفتگی آخرین وضعیت همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) افزایش ابتلا به سرطان‌های گوارش با مصرف مایعات داغ و غذا‌های فرآوری شده بهترین راه‌های پیشگیری از عفونت لثه کوتاه درباره جشن‌های نوظهور به عنوان سنت‌های جدید خانواده‌ها کدام غذا‌ها و ویتامین‌ها در کاهش یبوست تاثیر دارند؟ آماده‌سازی ۳ مکان جدید برای ساماندهی انبار‌های ضایعات در مشهد مشهد نیازمند افزایش تعداد مراکز «شلتر» با استفاده از ظرفیت‌های غیردولتی است
سرخط خبرها

چند دزد رنگارنگ و یک پاسبان ساده

  • کد خبر: ۳۰۵۷۵
  • ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۷
چند دزد رنگارنگ و یک پاسبان ساده
فریدون صدیقى - روزنامه‌نگار
اعتراف مى‌کنم من دزد بودم، یا بوده‌ام، یا هنوز هم هستم! به‌گمانم هنوز در هاله دزدى باشم، مثلا وقتى زیر قولم مى‌زنم یعنى اعتماد کسى را به سرقت برده‌ام و این خیانت به سلامت مناسبات فردى و اجتماعى است.

مثل کارى که قالپاق‌دزدهاى محجوب، کیف‌برهاى شجاع و خفت‌گیران بازوقلمبه مى‌کنند یا اشباح سرگردانى که خواب از چشم شب و ساکنان مدهوش از کشمکش روز مى‌گیرند و خانه‌ها را خالى از زندگى مى‌کنند.

البته براى مالباخته و مالخر روشن است دزدانى از این دست عموما از سر دست‌تنگى، درماندگى و فقر مزمن در فهرست تبهکاران قرار مى‌گیرند.


آقایان و خانم‌هاى دست‌کج در سال ٩٧ مرتکب ٧٦٢ هزار مورد سرقت شدند. حالا و این روزگار که دیگر همه‌نوع دزدى در حال رکوردزدن است. حتى در فضاى مجازى تعدادى ناچیز از هم‌وطنان دانشگاه رفته تا ٩٥ درصد میزان دزدى در این فضاى لایتناهى را ارتقا بخشیده‌اند، تا کار پاسبان‌های ساده در برابر سارقان رنگارنگ دشوار شود.


مى‌دانم روزگار در رنج غفلت، ندانم‌کارى و طمع ما مردمان و مسئولان شریف است، اما باید باور کنیم هر دزدى ابتدا از خودش مى‌دزدد، یعنى اعتماد، اعتبار و آبروى خود را به حراج مى‌گذارد. ممکن است موبایل‌قاپ سربه‌زیر و درس‌خوانده‌اى بفرماید: پدرجان گرسنگى نکشیده‌اید تا عاشقى یادتان برود و دم از نصیحت آفتابه‌دزد‌ها نزنید.

وقتى جمعیت بیکاران دررقابت براى پشت سر گذاشتن تعداد شاغلان است و تعداد فارغ‌التحصیلان بیکار سر به میلیون مى‌زند آیا تأکید بر اخلاق، فضیلت و شرم و حیا مى‌تواند کارکرد پیشین خود را داشته باشد؟ پاسخ من سکوت است، اما بلافاصله اضافه مى‌کنم حساب این دزدان لاغر قفل‌شکن مغازه و بالارونده از دیوار منزل و قالپاق‌بران چُرتى که استان تهران را با ٣٦ درصد سرقت در رتبه اول جاى داده‌اند و خراسان رضوى را نایب‌قهرمان و استان البرز را روى سکوى سوم برده‌اند با خانم‌ها و آقایان والامقام والاتبار و آقازاده جداست.

اینان جایى در رده‌بندى٧٦٢ هزار مورد دزدى ندارند، یعنى شأن ایشان فرامتنى است. اینان ارقام سرقت و خوردن و بردنشان میلیاردى و دلارى، دکلى، ویلایى و از این قبیل است. این عالی‌جنابان ماشین بلعیدن اموال عمومى و ملى و فراملى هستند. در‌هر‌حال همه دزدان خرد و کلان سهمی جدى در ایجاد ٢٠ درصد ناامنى روانى جامعه دارند، یعنى ترس ما از بر باد دادن مال و جان خود در خواب یا بیدارى ما مردمان معصوم را روان‌پریش و در مقابل مصرف آرام‌بخش‌ها بالاتر از خطر برده است. وفور خرده‌دزدان باعث شده است وقتى فرهاد با چندرغاز حقوق از بانک بیرون مى‌آید و شیرین از سرکار بر مى‌گردد، این ۲ دلداده مغموم از دغدغه حضور احتمالى خفت‌گیر یا کیف‌ربای مجهز به گونه‌هاى متنوع اسباب و ادوات سرقت و سرزنش فیزیکى باید دائم مواظب دوروبر خود باشند و اگر به سلامت رستند شادمان از این موفقیت جهانى به‌محض رسیدن به خانه روى زمین ولوو مى‌شوند و شربت آلبالوى رژیمى مى‌خورند. من یک‌بار شانس آوردم آقاى خفت‌گیر روزنامه‌خوان بود. وقتى در جیب کاپشنش چند ورق روزنامه تاخورده دیدم همین‌جورى گفتم مطلبم را مى‌خوانى و به‌جاى تشکر یقه‌ام را مى‌گیرى؟ ابرو درهم‌پیچید و گفت تو کى هستى؟ نامم را گفتم و توضیحاتى دادم و رهایم کرد. در حال رفتن گفت: این‌قدر در روزنامه دروغ ننویس، یک کمى هم راست بنویس؛ و من سربه‌زیرتر از بید صحنه را ترک کردم.


راست این است حال این روزهاى بهار و حضور بى‌ملاحظه موج دوم کرونا تیره‌تر از غبار خوزستان است. وقتى پسرک پشت چراغ قرمز پاکت پفک را از دست دخترک عابر مى‌رباید، باور کنید حال همه کودکان خیابان و زباله‌دزدهاى نوجوان در ناامنى ویرانگر است. اینان اغلب دست اتهامشان در دست عابران، پدر و مادرهاى مأیوس‌تر از خود و حتى ترس از سایه پاسبانى است که حقوقش ناچیزتر از هیچ است. من درجایى خواندم پدر خانواده‌اى که از بیکارى خسته شده بود، خودش را از بچه‌هایش دزدید و به ریل مترو بخشید و او یکى از بدترین دزدهاى عالم است.


کاش من کمى دزد نبودم، کاش هیچ رهگذر نحیفى با هزار شعبده ناچار به سربه‌سر گذاشتن صندوق کمیته امداد براى به یغما بردن یک اسکناس مچاله نمى‌شد تا همه پاسبان‌ها فقط پلیس راهنمایى و رانندگى باشند و‌ای کاش تعداد دزد‌ها از پاسبان‌ها بیشتر نباشد.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->