آیین نامه توزیع اینترنتی دارو ابلاغ شد مواد غذایی که هرگز آنها را نباید با معده خالی بخورید با مصرف این میوه خوشمزه و آبدار جوان شوید اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید، بخوانید چرا دمای روغن زمان سرخ کردن اهمیت دارد؟ چرا باید به قول‌هایی که به فرزندتان می‌دهید عمل کنید؟ ۵ ماده غذایی که مصرف منظم آنها به افزایش هوش کمک می‌کند ویزیت‌های نجومی روانشناسان | از ۳۵۰ هزارتومان تا ۲ میلیون تومان! کلاس‌های دانشگاه‌ها تعطیل شدند (۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) پرشدگی کامل ۱۱ سد کشور در پی بارش‌های بهاره + جدول اهمیت خوردن صبحانه برای دانش‌آموزان | کودکان به چه ویتامینی نیاز دارند؟ آیا راهی برای افزایش قد کودکان و نوجوانان وجود دارد؟ درد در سنین رشد را جدی بگیرید آیا استفاده از تابه‌های نچسب را باید کنار گذاشت؟ آیا مابه‌التفاوت حقوق بازنشستگان تامین‌اجتماعی در اردیبهشت پرداخت می‌شود؟ افزایش حقوق بازنشستگان منتظر تایید هیات دولت است جزییات افزایش وام بازنشستگان و مبلغ اقساط و توضیحات بانک رفاه کارگران (۹ اردیبهشت ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

قاتل با تصادف به دام قانون افتاد

  • کد خبر: ۳۴۹۶۴
  • ۲۹ تير ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۴
قاتل با تصادف به دام قانون افتاد
مرد موتورسوار وقتی با عابرپیاده‌ای در شهرستان شیروان تصادف کرد، هرگز تصور نمی‌کرد این مرد همان قاتلی است که ۱۸ روز قبل در تهران دست به جنایت زده و تحت تعقیب پلیس است.
به گزارش شهرآرانیوز. پنجشنبه گذشته مرد موتورسواری هنگام عبور از خیابانی در شهرستان شیروان استان خراسان شمالی با عابری تصادف کرد. عابر که از ناحیه سر بشدت مجروح شده بود به بیمارستان منتقل شد. اما زمانی که اسم و مشخصات وی در سیستم بیمارستان ثبت شد و مأمور بیمارستان در حال بررسی علت حادثه بود، با مشاهده مشخصات مرد مجروح، راز یک جنایت بر ملا شد. اسم و مشخصات مرد جوان در سیستم پلیس به‌عنوان متهم به قتل فراری ثبت شده و پلیس پایتخت در تعقیب او بود. بدین ترتیب موضوع به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت اعلام شد و بررسی‌ها نشان می‌داد مصدوم این تصادف، قاتل یک مرد مرغ فروش است که ۸ تیر به قتل رسیده بود.
ماجرای قتل
ساعت ۱۲ شب ۸ تیر، گزارش قتل پسر جوانی از سوی مأموران کلانتری ۱۵۱ یافت آباد به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. مقتول صاحب مغازه مرغ فروشی بود که به‌خاطر جراحات وارده به بیمارستان منتقل شده و ساعاتی بعد تسیلم مرگ شده بود. این در حالی بود که به غیر از پسر مرغ فروش شاگرد مغازه میوه فروشی نیز مجروح شده بود، اما وضعیت جسمی او در حدی نبود که بتواند از حادثه صحبت کند. یکی از شاهدان گفت: شهرام - متهم - در مغازه میوه فروشی کار می‌کند. البته این مغازه را با مردی شریک است. ساعاتی قبل در حالی که عصبانی بود وارد مغازه‌اش شد و با پسر شریکش درگیری لفظی پیدا کرد و خیلی زود کار به درگیری فیزیکی کشید. متهم با چاقو به پسر شریکش حمله ور شد و او را مجروح کرد. در همین هنگام صاحب مغازه مرغ فروشی که کنار مغازه میوه فروشی است، با دیدن این دعوا برای وساطت و پایان دادن به درگیری به مغازه میوه فروشی آمد. اما متهم با چاقو به او حمله کرد و مرد مرغ فروش خونین روی زمین افتاد و شهرام پا به فرار گذاشت. با شناسایی هویت قاتل، تحقیقات برای دستگیری او به دستور بازپرس رحیم دشتبان آغاز شد. اما بررسی‌ها نشان می‌داد که متهم پس از جنایت به خانه رفته و پس از تعویض لباس‌هایش آنجا را ترک کرده و کسی از او خبری ندارد.
تصادف سرنوشت ساز
با فرار متهم جوان و از آنجایی که بررسی‌های جنایی نشان می‌داد که او از تهران خارج شده است، مشخصات شهرام به همه واحد‌های گشت پلیس آگاهی استان‌ها اعلام شد تا در صورت مشاهده مرد جوان، او به اتهام جنایت بازداشت شود.
بررسی‌های تیم جنایی ادامه داشت تا اینکه خبر تصادف و مجروح شدن متهم به پلیس اعلام شد. بدین ترتیب و با هماهنگی‌های قضایی متهم ۴۶ ساله به پایتخت منتقل شد و او که چاره‌ای جز بیان حقیقت نمی‌دید به قتل اعتراف کرد. با اعتراف متهم، به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت او به اداره آگاهی منتقل شد و بررسی‌ها در این خصوص ادامه دارد.
گفتگو با متهم
چه شد که دست به قتل زدی؟
من با سروش مشکلی نداشتم آن شب مست بودم، واقعاً متوجه نشدم چکار کردم. من با پسر شریکم دعوایم شده بود.
انگیزه دعوایت با پسر شریکت چه بود؟
 به او گفتم که برود خانه و من در مغازه هستم و نیازی به حضور او نیست. اما گفت می‌ایستد. سر همین مسأله باهم دعوایمان شد و من چاقویی را که داخل مغازه میوه فروشی بود برداشتم و ضربه‌ای به او زدم. فکر کنم سروش برای وساطت آمده بود که به او هم ضربه‌ای زدم.
بعد از جنایت چه کردی؟
به خانه رفتم و لباس هایم را عوض کردم و به خانه خاله‌ام رفتم. یک روز آنجا بودم و یک روز هم در شهریار در خانه دوستم ماندم. وقتی فهمیدم سروش کشته شده آن زمان بود که تصمیم گرفتم از تهران بروم. ۱۵ روزی را در مسافرخانه‌ای در مشهد بودم و بعد از آن به شهرستان شیروان رفتم. یکی از دوستانم آنجا بود. اما در حال عبور از خیابان بودم که موتورسواری با من تصادف کرد و مرا به بیمارستان بردند و هویتم برملا شد.
متأهل هستی؟
سال‌ها قبل با دختر یکی از اقوام مان ازدواج کردم، اما ۱۰ سال بعد به خاطر اینکه بچه دار نمی‌شدم از هم جدا شدیم. ۱۵ سال است که مجرد زندگی می‌کنم و آنقدر شرایط زندگی‌ام بد بود که دیگر ازدواج نکردم و با پدر و برادرهایم زندگی می‌کنم.
 
منبع: روزنامه ایران
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->