راه ارتباطی ۲۰ روستای کلات خراسان رضوی بر اثر سیل قطع شد ۳۶ مصدوم در تصادف زنجیره‌ای در جاده نیشابور (۲۰ اردیبهشت) مسدود شدن ۶ جاده در خراسان رضوی بر اثر ریزش کوه و سیلاب هدیه روز دختر چی بخریم؟ دستگیری ۱۴ سرشبکه یک شرکت هرمی در مشهد عوامل ابتلا به حساسیت فصلی چیست؟ | راه‌هایی برای کاهش علائم آلرژی صدور هشدار نارنجی هواشناسی برای خراسان رضوی و ۵ استان دیگر (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) قتل زن جوان توسط برادرش در مشهد به خاطر حرف مردم + عکس هشدار جهادکشاورزی مشهد به کشاورزان، دامداران، مرغداران، زنبورداران و گلخانه‌داران آزمون شفاهی احراز صلاحیت اخذ پروانه تخصصی روان‌شناسان خراسان رضوی در مشهد برگزار شد پیش‌بینی هواشناسی مشهد و خراسان‌رضوی (پنجشنبه و جمعه ۲۰ و ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳) | تداوم بارش باران در استان تا جمعه جاده‌های خراسان‌رضوی بارانی و لغزنده است | کاهش دید افقی در محور تربت‌جام_صالح‌آباد (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) این فرودگاه در ۳۰ سال گذشته هیچ باری را گُم نکرده است! آب نیسان چیست؟ + روش تهیه، خواص و ادعیه هدیه ۴۰۰هزار تومانی تامین‌اجتماعی به بیمه‌شدگان برای خرید کتاب + شرایط و نحوه دریافت بُن مرگ پدروپسر مشهدی براثر برق‌گرفتگی آخرین وضعیت همسان‌سازی حقوق بازنشستگان کشوری و تامین اجتماعی (۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۳) افزایش ابتلا به سرطان‌های گوارش با مصرف مایعات داغ و غذا‌های فرآوری شده
سرخط خبرها
مسافر سنت در هزاره سوم (٣٥)

همین الان وصلش می‌کنند

  • کد خبر: ۹۵۷۴
  • ۳۰ آبان ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۸
همین الان وصلش می‌کنند
حجت الاسلام محمدرضا زائری کارشناس مسائل فرهنگی
شنبه- فضای عمومی شهر به‌دلیل اعلام ناگهانی گرانی بنزین ملتهب است و حتى اگر کسی چیزی هم نگوید، در نگاه‌های مردم می‌توان حرف‌های ناگفته فراوانی خواند. عصر موقع برگشت، یکی از مسافران مترو که روی صندلی نشسته است، با نگاهی بغض‌آلود به من که کنار در ایستاده‌ام، خیره شده است. همان موقع توی توئیتر می‌نویسم: «آقای مسافر میان‌سال مترو با کت سرمه‌ای و کیف قهوه‌ای! من معنای نگاه کردن‌ها و سر تکان دادن‌های تو را فهمیدم. آیا تو هم معنای سکوت و سر پایین انداختن من را فهمیدی؟»
یکشنبه- خانمی میان‌سال که حجاب کاملی هم ندارد، از آن سوی پیاده‌رو به‌سوی من می‌آید. کاملا عصبی است و درحالی‌که دست‌هایش را به‌شدت حرکت می‌دهد، بدون مقدمه می‌پرسد: «آقا...» سری تکان می‌دهم و سکوت می‌کنم. می‌گوید... جواب می‌دهم...
دوشنبه- توی تاکسی زن جوان از صندلی جلو بدون آنکه سرش را برگرداند، می‌گوید: «حاج‌آقا، چرا اینترنت قطعه؟» می‌گویم: «چشم! همین الان که برسم، می‌گم وصلش کنن.» او با راننده که به نظر می‌رسد پدرش باشد، با صدای بلند می‌خندند.
سه‌شنبه- پیرمردی که منتظر باز شدن در‌های واگن است، قبل از پیاده شدن در ایستگاه به من نگاهی می‌اندازد و با صدای بلند اعتراض می‌کند. می‌نالد که «حاجی! پسر من مسافرکشی می‌کند و سه روز است توی خانه نشسته، می‌گه برام صرف نمی‌کنه.»
چهارشنبه- ماشین شیک و تروتمیزی جلوی پایم ترمز می‌کند. فاصله باقی‌مانده تا ایستگاه مترو را حرف می‌زنیم. می‌گوید که بعد از پایان تحصیلاتم در آمریکا به ایران برگشته و آمده‌ام و سربازی رفته‌ام. مدتی منتظر بودم تا شرایط کارم درست شود که نشد. حالا دارم برمی‌گردم.
پنجشنبه- از دفتر رهبری زنگ می‌زنند و شماره پدر شهیدی را می‌دهند که از نوشته من در شهرآرا گلایه داشته و نامه نوشته است. این میزان پیگیری و توجهشان به پیام‌های مردمی، برایم جالب است. تشکر می‌کنم و بلافاصله با آن پدر بزرگوار تماس می‌گیرم.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->