جزئیات جدید از بازداشت متهم پرونده زهره فکور صبور در قهوه‌خانه فرد متهم به قتل «زهره فکور صبور» بازداشت شد وزیر ارشاد: سال گذشته ۱۲۰هزار مجوز کتاب صادر شد ویدئو | فیلمبرداری فصل دوم سریال «Wednesday» آغاز شد + تیزر «ایزابل هوپر» رئیس هیات داوران ونیز شد مدیرمسئول روزنامه شهرآرا: سبک زندگی و اثرات تهاجم فرهنگی، دغدغه مشترک رسانه‌های ایران و عراق است برگزاری مرحله استانی نوزدهمین جشنواره هنر‌های نمایشی کودک‌و‌نوجوان در مشهد + فیلم (۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) گام جدی برای تقویت تعاملات رسانه‌ای میان ایران و عراق سخنان جنجالی «کیانوش عیاری» درباره پرداخت دستمزد عواملش واکنش محمدرضا شهبازی، مجری «پاورقی» به ماجرای خبر اخراجش از تلویزیون «گودزیلا منهای یک» هم‌زمان با پخش جهانی در شبکه نمایش خانگی «آبی روشن» با بازی مهران غفوریان و مهران احمدی در راه سینما جایزه نتپک بیست‌وپنجمین جشنواره جئونجو کره جنوبی برای «گیج گاه» شاعر «سمرقند»: نمایشگاه، کتاب را به دست مخاطب خاص می‌رساند «باران کوثری» سه داستان کوتاه را برای نابینایان خواند اولین کتاب بازیگر «عطرآلود» در نمایشگاه کتاب
سرخط خبرها

ورود به قلمرو مدیریت حسین (ع)

  • کد خبر: ۱۸۲۳۶۸
  • ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۳:۳۰
ورود به قلمرو مدیریت حسین (ع)
اینجا همه چیز را گم می‌کنی و در دریای ملت غرق می‌شوی.

گام‌های اول از ترس، از وسواس یا از هرچیزی که اسمش را بگذاری، دوری می کنی از چای عربی در استکان و نعلبکی‌هایی که لبه اش دانه‌های درشت شکر چسبیده است (همان که سال‌های بعد برای لمس و چشیدن دوباره اش بال بال می‌زنی)، همان استکان‌هایی که حتی نمی‌شویندشان و با همان‌ها به همه زوار چای می‌دهند.

جلوتر که می‌روی فقط چند ستون نه بیشتر، دلت برای یک چای عربی غنج می‌زند و بالاخره رضایت می‌دهی به کنار گذاشتن تمام بهانه هایت و نوشیدن آن استکان چای عربی. در این راه باید منصرف شوی از همه چیز، اول ازخودت. اینجا جمع منصرفان است. اینجا در هر موکب باید پذیرایی بشوی، اگر نخوری به تو اخم می‌کنند. اخم صاحب خانه دلت را می‌لرزاند و باز هم مهمان موکب بعدی می‌شوی و این مسیر تا آخرین عمود ادامه دارد. ناهار، پذیرایی، چای، قهوه، میوه، شیرینی و بالاخره دلت کمی استراحت می‌خواهد. باز داستان تکرار می‌شود.

باید چرتی بزنی و همین که می‌خواهی چرتی بزنی، با روی گشاده و اخلاق نیمه تند عربی می‌آید سروقتت و به زور هم که شده ماساژ و مشت و مالت می‌دهد. اینجا جمع منصرفان است! انگشـــت به دهـــان می‌مانی وقتی می‌فهمی این صاحب خانه در قبیله خودش کسی است و حال این طور به دست و پای تو افتاده و مشت و مالت می‌دهد. او می‌داند تو زائر حسینی و دیگر برایش مرز‌ها و لباس‌ها تفاوتی ندارد.

دیگر خدمت عرب به عجم را بد نمی‌داند و این‌ها اصلا به چشمش نمی‌آید. اینجا راه را گم می‌کنی، خودت را گم می‌کنی، همه چیز را گم می‌کنی و در پایان غرق می‌شوی در دریای ملت، در توده ملت. البته اشتباه نکنید این توده، آن توده کمونیستی نیست، اینجا مردم از ملل مختلف دور هم جمع شده اند. اینجا امت هستند، امت واحده اسلام. باید باشی تا ببینی و درک کنی و لمس کنی آنچه را می‌شنوی یا حتی در قاب گوشی و تلویزیون می‌بینی. اینجا با همه بزرگی ات قطره‌ای بیش نیستی.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->