معاون هنری اداره تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معرفی شد «جمعه‌بازار کتاب مشهد» در جمعه بارانی مشهد (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) + تصاویر «زهرا خوشکام» همسر علی حاتمی درگذشت (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) علت مرگ بروسلی چه بود؟ نقد و بررسی فیلم سینمایی «مست عشق» در برنامه هفت (۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون (جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳) مصطفی رحماندوست: خلق نگاه تازه از دنیای کودکان در شعر رضوی نیاز این حوزه است بر مدار نور به پیشواز میلاد هشتمین نور | افتتاح نمایشگاه خوشنویسی طلاب حوزه علمیه در آستانه میلاد حضرت رضا (ع) روایتی کافکایی از یک طنز تلخ | گفتگو درباره رمان «کمیته» رونمایی از نقاشی پرحاشیه چارلز سوم «زنانی که با گرگ‌ها دویده‌اند» ساخته امیراطهر سهیلی روی پرده سینما رفت + فیلم «زخم کاری» و «سووشون» در انتظار پخش از شبکه نمایش اگر دستت را رها کردم روایت‌های دیده نشده از زائران امام رضا (ع) «حماسه» جاری در ادبیات «پرونده مختارنامه» در نمایشگاه کتاب استقبال از «مکس دیوانه» در جشنواره کن
سرخط خبرها

خیراندیشیِ چوپان جوانمرد

  • کد خبر: ۱۶۸۴۵۱
  • ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۱
خیراندیشیِ چوپان جوانمرد
برای بزرگ بودن به بزرگواری نیاز است، نه قد و سن و سال و حتی عناوین پر طمطراق.

بزرگی به عقل است، نه به قد. برخی هم می‌گفتند بزرگی به عقل است، نه به سال. منظور هم تعداد سال شناسنامه‌ای بود. آدمی دقت که می‌کند، می‌بیند هم درست است و هم دقیق، این گزاره‌هایی که به ضرب المثل تبدیل شده اند. چه بسا بلند قامتانی که کوتاه عقل اند. چه فراوان آدم‌هایی که پیر می‌شوند، اما بزرگ نه.

واقعا هم بزرگی به عقل است. این را به اصرار می‌گویم با این تأکید که برای بزرگ بودن نیز به بزرگواری نیاز است، نه قد و سن و سال و حتی عناوین پر طمطراق. مدرک نمی‌خواهد بزرگی؛ به درکی مؤمنانه از زندگی نیاز است تا به معرفت، کوچه‌های زمین را رو به آسمان بگشاید. تأکید به اصرار رسیده ام بر این موضوع، در خبری است که روز‌های پیش در مشهد خودمان اتفاق افتاد، در همایش خیران.

آنجا خیر شاخص حوزه سلامت، حاج حبیب ا... عدالتیان، حرف‌هایی زد شنیدنی، نوشتنی و خواندنی، نه فقط برای امروز که درسی است که به روزگاران باید خواند. او از بزرگی و بزرگواری یک مرد گفت؛ مردی که نه عنوان آن چنانی داشت، نه شهر نشین بود و نه نامی داشت که برند باشد. آن مرد یک چوپان بود؛ یک چوپان ساده، اما بزرگ بود آن مرد. خیلی خیلی بزرگ‌تر از کسانی که با هزار ادعا، کلمه چوپان را بر زبان نمی‌آورند مگر زمانی که قصد اهانت به کسی را داشته باشند. این چوپان، اما بزرگ بود. بزرگ و کریم و بخشنده. آقای عدالتیان نام نبرد از او، اما گفت فرزند آن چوپان تصادف می‌کند و از دنیا می‌رود. پدر دیه او را می‌گیرد و برای ساخت مدرسه هدیه می‌کند.

تا اینجای کار شاید کارش چندان به چشم نیاید، اما دیده و دل را جلا می‌دهد وقتی بخوانیم فرزند دیگر آن مرد که وضعیت اقتصادی چندان خوبی ندارد، بیمار تالاسمی است. هزینه‌های بیماری معمولا کمر شکن است، چه رسد به بیماری‌ای که معمولی هم نیست. او اگر دیه را برای درمان فرزند بیمارش هزینه می‌کرد، هیچ مشکلی نداشت. بماند که هیچ کس هم زبان به مذمت باز نمی‌کرد، اما او روح بزرگی داشت، به بزرگی فردای فرزندان سرزمینش فکر می‌کرد. با این کار هم به فرزندش جاودانگی بخشید و هم راه جاودانه شدن از طریق علم آموزی را برای دیگرفرزندان دیار خود همراه کرد.

این بزرگی در میان مردم ما تکرار می‌شود و به هر تکرار هم نور افزایی می‌کند، مثل همسر شهیدی که با قید گمنام بودن، حقوق شوی شهیدش را برای سی سال آینده وقف کار خیر کرد. این‌ها بزرگی را معنایی نو شدند تا بدانیم نباید قد آدم‌ها را نگاه کرد یا صفحه ا ول شناسنامه هاشان را خواند. بزرگی در عقلانیت ایمانی و جوانمردی ملی مردم جلوه بهتری دارد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->