شکیبا افخمیراد| گهگاه فیلمهایی در گروه هنروتجربه اکران میشود که با همان تعداد سانسهای کم و چرخشی در برخی سینماهای کشور میتواند مخاطبان بسیاری را جذب کند. «رضا»، اولین تجربه فیلمسازی علیرضا معتمدی، یکی از این فیلمهاست؛ فیلمی که از 20اسفند97 اکرانش در سینمای گروه هنروتجربه آغاز شده و توانسته است در طول این مدت، نظر مخاطبان بسیاری را جلب کند. معتمدی که سالها برای مجلات سینمایی مینوشته، بازیگری کرده و نگارش فیلمنامه فیلمهایی چون «متل قو»، «آقای هفترنگ» و «صحنه جرم، ورود ممنوع» را برعهده داشته است، و اکنون در اولین تجربه کارگردانیاش، فیلمی ساخته است که با رعایت استانداردهای سینمایی و روایت داستانی آرام اما جذاب، میتوانست حتی بهصورت عمومی در سینماهای کشور اکران شود؛ فیلمی که روابط انسانها و عشق میان آنها را در دنیای امروزی به تصویر میکشد. در خلاصه داستان یکخطی این فیلم آمده است: «فاطی(سحر دولتشاهی) از رضا(علیرضا معتمدی) طلاق میگیرد اما رضا هنوز او را دوست دارد و نمیخواهد او را فراموش کند.»
فیلم «رضا» شنبه 19مرداد درحالی در پردیس سینمایی هویزه اکران شد که علیرضا معتمدی، کارگردان و میثم مولایی، تدوینگر فیلم، درمیان مخاطبان به تماشای آن نشستند. بعد از اتمام نمایش فیلم، نشست نقد و بررسی برای «رضا» برگزار شد؛ نشستی که در آن موضوعاتی چون چگونگی ساخت فیلم و نحوه پرداخت کارگردان به عشق بیان شد.
جذاب و باورپذیر
معتمدی که معمولا فیلمنامههایی را نگارش کرده است که مختص سینمای بدنه است، اینبار فیلمنامه را متضاد با دیگر آثارش نوشته و کارگردانی کرده است. او در ابتدای این نشست، تضاد میان آثارش را اینگونه توضیح داد: اینکه سینماگر بتواند همواره آثاری ارائه کند که از آنها راضی باشد، کاری سخت و غیرممکن است؛ بهخصوص در نوشتن فیلمنامه، شرایط بهگونهای نیست که هرچه نویسنده بنویسد، همان ساخته شود و خریدار داشته باشد. من نیز زمانی که بهعنوان فیلمنامهنویس حرفهای، کارم را در سینمای ایران آغاز کردم، آرامآرام سفارشهایی برای نوشتن گرفتم که اغلبشان برای من جذابیتی نداشت؛ به همین علت انگیزهام را برای کار کردن در سینما و فیلمسازی، از دست دادم و سالها طول کشید تا این عشق دوباره برگردد و کاری را که دوست دارم، انجام دهم.
به گفته او هر فیلم برایندی از سلیقه و نگاه سازندهاش به سینماست: «در فیلم رضا قطعا ردپای تعداد زیادی از فیلمسازان مورد علاقه من وجود دارد اما هیچ زمان طراحی نکردم فیلمی بسازم که شبیه فیلمهایِ فلان کارگردان معروف باشد.»
معتمدی مدعی است که دو اصل را برای نوشتن فیلمنامه رضا درنظر گرفته است؛ اول، آنچه نشان میدهد، جذاب باشد و دوم، واقعی و باورپذیر باشد.
تجربه تنهایی مهیب
آنچه در فیلم «رضا» بهوضوح تشخیصدادنی است، نبود فضای بسته از شخصیتهای فیلم است و بیشتر در این فیلم، محیط اطراف آدمها به نمایش گذاشته میشود. معتمدی دلیل نزدیک نشدن دوربین به شخصیتهای فیلمش را اینگونه توضیح داد: من نمیخواستم تماشاگر به لحاظ عاطفی درگیر احساسات شخصیتها شود و مفاهیمی مثل تنهایی و رها شدن شخصیت اصلی، برایش پررنگ شود. میخواستم تماشاگر این تنهایی مهیب را تجربه کند. بهگفته او معمار بودن رضا، اضافه شدن آیتمهای محیطی و فاصله گرفتن از شخصیتهای فیلم، کاملا تعمدی بوده است تا تماشاگر بهجای درگیری با احساسات شخصیت اول فیلم، درگیر داستان فیلم شود.
در بخش دیگری از این نشست، به لوکیشن فیلم که بهطور کامل در اصفهان بود، اشاره شد که معتمدی در اینباره گفت: اصفهان یک شخصیت در فیلم است و همهچیز حول آن و افسونی که دارد، شکل میگیرد و شخصیت اصلی نیز به آن وابستگی خاصی دارد. او درباره انتخاب شغل معمار برای شخصیت اصلی فیلمش نیز توضیح داد: رضا ویژگیای دارد که همواره دنبال درست کردن مسائل است؛ دیدگاهی که همواره در فیلم وجود دارد. میخواستم این ویژگی را پررنگتر کنم، بنابراین او را مدیر یک شرکت معماری که خانههای قدیمی را بازسازی میکند، معرفی کردم؛ شغلی که در ارتباط با ویژگی شخصیتی اوست.
عشق امروزی
به گفته معتمدی، ژانر «رضا» سینمای واقعگرا نیست و درواقع یک قصه است، بنابراین براساس منطقهای داستانی است: «قصههایی که منطق داستانی دارند، درست است که بازتابدهنده مسائل جامعه نیستند ولی سمتوسوی درست را به ما نشان میدهند. درواقع داستان ما مفاهیمی را به مخاطب منتقل میکند که ذاتا تفکربرانگیز هستند.»
معتمدی درباره نحوه شکلگیری داستان فیلم «رضا» گفت: بخش مهم فیلم رضا از درون من، دغدغههایم و زندگیام شکل گرفته است و بخش دیگر آن، نیز از زندگی اطرافیان و دوستانم. درواقع این موضوعات و دغدغهها با منطق داستان، کنار هم چیده شدند. او ادامه داد: من این فیلم را نساختم تا خودم را توضیح دهم، بلکه به این فکر کردم که داستانی درباره عشق خالص و عمیق بنویسم؛ عشقی همچون عشق شیرین و فرهاد یا لیلی و مجنون. درواقع من میخواستم فردی عاشق و عشقی پایدار را در دنیای امروز نشان دهم و هدف اصلی من، تعریف همین عشق بود.
«رضا» قابلیت اکران عمومی دارد
معتمدی در این نشست به اکران فیلمش در گروه هنروتجربه نیز اعتراض کرد. او با اشاره به اینکه به تقسیمبندی سینما به سینمای هنری و غیره علاقه ندارد، گفت که فیلمش بهاجبار به گروه هنروتجربه تبعید شده است. به نظر او فیلم رضا قابلیت اکران عمومی را دارد و همین الان اگر به او اجازه نمایش عمومی داده شود، اثرش از خیلی از فیلمهای رویپرده، فروش بیشتری خواهد داشت. این کارگردان درباره بودجه فیلمش نیز توضیح داد: ما بودجه مالی بدی نداشتیم و در حد توانمان در فیلم هزینه کردیم.
او به دستمزد کم عوامل فیلم اشاره کرد و گفت: من با هر فردی که صحبت میکردم، میگفتم «برای ساخت این فیلم، پول داریم ولی من میخواهم پول را در فیلم هزینه کنم»، خوشبختانه همه افراد گروه چون قصه را دوست داشتند، این موضوع را قبول کردند، بنابراین ما پولی را که داشتیم، صرف ساخت لوکیشنها، طراحی لباس و تهیه تجهیزات خوب کردیم؛ کاری که اغلب فیلمها انجام نمیدهند.
پروسه پیچیده تدوین
میثم مولایی، تدوینگر فیلم «رضا»، که در این نشست علیرضا معتمدی را همراهی کرده بود، درباره روند تدوین فیلم توضیحاتی داد: «مونتاژ رضا بیش از دو ماه طول کشید. در طول این مدت، تمرکز ما بر این موضوع بود که روایت قصه را چگونه سروسامان بدهیم و آنچه در مرحله فیلمنامه و اجرا بهوجود آمده است، چگونه ارتقا دهیم تا بیننده ارتباط عمیقتری با فیلم برقرار کند. این کار پروسه پیچیدهای دارد که فراتر از یک کار فنی است؛ بهویژه در اینگونه فیلمها که پلانهای کمتری دارند.» مولایی در ادامه صحبتهایش از بازی علیرضا معتمدی تقدیر کرد: «من وقتی به اصفهان و سر فیلمبرداری رفتم، خبر نداشتم که خود معتمدی در این فیلم میخواهد بازی کند. آن زمان که متوجه شدم، گفتم تا وقتی که بازی او را نبینم، حضور در این کار را قبول نمیکنم اما درنهایت با مشاهده چند سکانس از بازی خوب او، کار را قبول کردم.»
این تدوینگر به انتخاب اصفهان بهعنوان لوکیشن فیلمبرداری نیز اشاره کرد و گفت: آقای ناصرتقوایی در جایی گفتهاند هر فیلمساز، بهتر است فیلم اولش را در شهری بسازد که در آن زندگی کرده و بزرگ شده است. بهنظر من حال خوبی که شهر اصفهان در فیلم «رضا» دارد، حاصل شناختی است که علیرضا معتمدی از شهرش داشته است و بنظرم انتخاب اصفهان بهعنوان لوکیشن، انتخابی درست و هوشمندانه بود.
نگران بازیگری نبودم
در پایان نشست نقد و بررسی فیلم «رضا»، فرصت کوتاهی پیش آمد که دقایقی با علیرضا معتمدی به گفتوگو بنشینم. ابتدا از او پرسیدم خودش را کارگردان میداند یا نویسنده یا بازیگر که در پاسخ گفت: من اول کارگردان هستم و بعد نویسنده.
او سابقه فیلمنامهنویسیاش را مربوط به دورهای دانست که دیگر تمام شده است: «آدمها در زندگیشان، دورههای مختلفی را میگذرانند. دوره فیلمنامهنویسی زندگی من نیز خوب یا بد گذشته است و دیگر نمیخواهم به آن دوره برگردم؛ چون الان کار دیگری انجام میدهم که برایم جالبتر است.»
او با اشاره به اینکه دیگر برای کسی فیلمنامه نمینویسد، گفت: من دیگر وقت نمیکنم برای کسی فیلمنامه بنویسم و همین قدر که برای خودم بنویسم تا کارم راه بیفتد، کافی است.
این کارگردان در ادامه این گفتوگو از علاقه نداشتنش به حوزه بازیگری گفت و مدعی شد که نقش اصلی فیلم «رضا» را بهدلیل پیدا نکردن بازیگری مناسب، از روی اجبار بازی کرده است.
معتمدی با قبول ریسکی بزرگ در ساخته اولش، کارگردانی، نویسندگی و بازیگری را با هم برعهده گرفت؛ اتفاقی که به نظر خود او سخت بود اما باعث شد بر روی کار متمرکزتر شود. او همچنین با بیان اینکه بازی کردن به لحاظ فیزیکی، فشار زیادی به او وارد کرده، از کاری که انجام داده است، احساس رضایت کرد: «پیش از آغاز فیلمبرداری، بسیاری از افراد نگران بودند که من میخواهم در اولین ساختهام نقشی را بازی کنم اما خود من تنها موضوعی که نگرانش نبودم، همین بازی کردن بود؛ چون میدانستم فیلم قرار است چطور از کار دربیاید.»
او در پایان صحبتهایش به اینکه تکوتنها فیلم «رضا» را ساخته است، نیز اشاره کرد: «هیچکس در ساخت این فیلم به من کمک نکرد. من تکوتنها فیلمم را ساختم. توصیهام نیز به فیلمسازهای جوان، این است که برای ساخت فیلم خود از کسی کمک نخواهند و به یاری هیچکس امید نبندند.»