ویژه‌برنامه «کوی محبت» در شب شهادت امام جعفر صادق (ع) + زمان پخش فیلم‌های سینمایی تلویزیون برای تعطیلات آخر هفته (۱۳، ۱۴ و ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳) + زمان پخش و خلاصه داستان تعطیلی سینما‌های مشهد به مناسبت شهادت امام‌جعفر‌صادق‌(ع) ناگفته‌های پردیس پورعابدینی درباره «فرشته» ستاره‌بازی مسئله ساده انگاشتن امری به غایت پیچیده | دقایقی پای درددل‌های دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ استاندار نجف در دیدار با هیات رسانه ای ایران: جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف پیشرفت دارد | روابط عراق با ایران استراتژیک است + تصاویر گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض» اکران مردمی فیلم سینمایی «تمساح خونی» با حضور جواد عزتی و الناز حبیبی در سینما هویزه مشهد + فیلم سینما، آینه استحاله فرهنگی حضور زنان مشهدی در طرح طوبی، باعث هم‌فکری و هم اندیشی و تبلیغ عفاف و حجاب می‌شود یادی از غلامرضا صدیق غریب، معلم فرهیخته مشهدی| شاعری که غریب نبود تربیت ۱۵۰۰ مُبلّغ با هدف ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نگاهی به سریال «اکازیون» به کارگردانی مسعود اطیابی| در سخیف بودن، استثنایی وجود ندارد! خلاقیت در هنر، هدایتگری در معلمی
سرخط خبرها

شاخ‌وشانه‌ای که مردم برای هم می‌کشند

  • کد خبر: ۱۴۸۱۹
  • ۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۰۸:۲۴
شاخ‌وشانه‌ای که مردم برای هم می‌کشند
مهدی سیدی خراسان‌پژوه
در گفتار مردم ما، چه مشهدی و خراسانی و چه دیگر شهر‌ها و ولایات، به‌طور مکرر اصطلاح «شاخ‌وشانه کشیدن» برای هم را می‌شنویم، اما اینکه چند درصد از کسانی که این عبارت را به کار می‌برند، وجه تسمیه و معنی درست آن را هم می‌دانند، خدا می‌داند و بس! محض امتحان از چند نفری که برای هم شاخ و شانه می‌کشند! یا این اصطلاح را به کار می‌برند، بپرسید که: «شاخ‌وشانه چه جوری کشیده می‌شود و اگر شما بخواهید واقعا چنین کاری بکنید، چگونه انجامش می‌دهید؟» آن وقت به جوا‌ب‌ها با دقت گوش دهید و در آخر کار هم تنوع پاسخ‌ها را طبقه‌بندی بفرمایید و ببینید چه نتیجه‌ای می‌گیرید. دست‌کم همین الان و پیش از ادامه خواندن این سطور دمی بایستید و خودتان به این موضوع فکر کنید و ببینید در مخیله مبارکتان چه خواهد گذشت. بعد دنباله نوشته حقیر را بخوانید. خب، حالا که فکرهایتان را کردید، عرض می‌کنم که متأسفانه ما با بسیاری از آنچه می‌گوییم، بیگانه و ناآشنا شده‌ایم! واقعیت امر این است که در گذشته‌های دور نوعی از گدایان و اخاذان سمج و شر به پا کُن به نام «کنگر» (با املای کنگر، اما با ضم کاف) وجود داشتند که هنگام گدایی کارد یا چاقو و شاخ و استخوان کتف یا شانه گوسفندی را به دست می‌گرفتند و راه می‌افتادند توی کوچه و خیابان و در خانه این و آن. معمولا هم یکی از نوچه‌هایشان را همراه خود می‌بردند و با صدای بلند جمله «بدهید چیزی محض رضای خدا» را فریاد می‌زدند. هم‌زمان شاخی را هم که در یک دست داشتند، می‌کشیدند روی استخوان شانه‌ای که در دست دیگرشان داشتند و صدای نتراشیده و نخراشیده‌ای ایجاد می‌شد. این یعنی اعلام به صاحب‌خانه که: «با یک گدای معمولی سر و کار نداری، این‌که پشت در خانه شماست یک کنگر است!» دیر جنبیدن همان و شر به پا شدن همان!
شَرَش هم این بود که اگر صاحب‌خانه دیر می‌جنبید، یا اصلا دم در خانه نمی‌آمد و وجه لازم را نمی‌داد «کنگر» محترم با کارد یا چاقویی که همراه داشت خود یا آن بچه بی‌گناه همراهش را مجروح و خون‌آلود می‌کرد و بلایی سر صاحب‌خانه می‌آورد که خودش و همه اهمال‌کاران جهان را نفرین غلیظ می‌کرد!
پس «شاخ‌وشانه کشیدن» در اصل «شاخ به شانه کشیدن» و مجازا به معنی تهدید کردن دیگران و اصلا کاری بوده است که گدایانی با نام «کنگر» انجام می‌داده‌اند (برای اطمینان بیشتر بنگرید به «کنگر» در فرهنگ‌ها، مثلا فرهنگ معین).
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->