گزارشی از جلسه نقد و بررسی کتاب «کارنامه فیاض: مجموعه آثار دکتر علی اکبر فیاض» اکران مردمی فیلم سینمایی «تمساح خونی» با حضور جواد عزتی و الناز حبیبی در سینما هویزه مشهد + فیلم سینما، آینه استحاله فرهنگی حضور زنان مشهدی در طرح طوبی، باعث هم‌فکری و هم اندیشی و تبلیغ عفاف و حجاب می‌شود یادی از غلامرضا صدیق غریب، معلم فرهیخته مشهدی| شاعری که غریب نبود تربیت ۱۵۰۰ مُبلّغ با هدف ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در کشور نگاهی به سریال «اکازیون» به کارگردانی مسعود اطیابی| در سخیف بودن، استثنایی وجود ندارد! خلاقیت در هنر، هدایتگری در معلمی نشست طرح ملی طوبی، در مجتمع فرهنگی امام رضا (ع) مشهد برگزار شد برای معلم مهربان و روشنگرم «ناخن‌کشیدن روی صورت شفیع‌الدین»، رمانی از قاسم فتحی منتشر شد مسعود اسکویی درگذشت + علت فوت (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ جای خالی طنز صادق و دلسوزانه «گل آقا» تجربه‌ای دلنشین: کنسرت محسن ابراهیم‌زاده در برج میلاد محمدرضا اربابی: در نمایش «میتینگ»، با نسل جوانی رو‌به‌رو هستید که مسائل روز را می‌شناسد
سرخط خبرها

ما سخاوتمندترین مردم دنیاییم!

  • کد خبر: ۵۴۵۵۲
  • ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۱۱:۲۰
ما سخاوتمندترین مردم دنیاییم!
محمدرضا زائری - دین‌پژوه
سال‌ها پیش یادداشت‌هایی را که درباره دفاع مقدس و شهدا داشتم در قالب کتابی منتشر کردم که عنوانش این بود: «ما سخاوتمندترین مردم دنیا هستیم!»
مضمون یادداشتی که اسم کتاب از آن برگرفته شده بود این بود که هرجای دنیا اگر در جنگ خود نمونه‌ای به‌مراتب ساده‌تر و کوچک‌تر از برخی چهره‌های برجسته دوران دفاع مقدس ما داشته باشند، با تمام وجود به قدرشناسی و پاسبانی از آن می‌پردازند و تلاش می‌کنند تا جایی که می‌شود از آن برای حفظ روحیه وفاق ملی و ارزش‌های وطن‌پرستی و تعلق به تاریخ و جغرافیای خودشان استفاده کنند، ولی ما متأسفانه آن‌قدر با داشته‌های ارزشمند خود با غفلت و بی‌اعتنایی رفتار می‌کنیم که گویی هیچ ارزشی برای آن‌ها قائل نیستیم.

شاید هم به دلیل فراوانی این نمونه‌ها چندان اهمیتی به آن‌ها نمی‌دهیم، مانند کسانی که در مناطق بارانی زندگی می‌کنند و هیچ‌وقت تشنگی و نیاز ساکنان کویر به آب را نمی‌فهمند و از شدت دارایی و ثروت چیزی به چشمشان نمی‌آید. با این خصوصیت، ما سخاوتمندترین مردم دنیاییم که به داشته‌ها و ثروت‌های خود ارزش و اهمیت چندانی نمی‌دهیم!

فرصت‌هایی مانند دل‌بستن مردم به یک سرباز وطن و اقناع افکار عمومی و اتفاق‌نظر نسبی درباره یک شخصیت ملی و دینی مانند سردار شهید سلیمانی هر صد سال یک‌بار اتفاق می‌افتد و بلکه چنان‌که شاعر گفت «به هر ألْفی، الف‌قدی برآید» هر هزار سال یک‌بار چنین فرصتی نصیب یک ملت و یک کشور می‌شود.
باید هزار و یک نکته هماهنگ و محقق شود و عوامل گوناگونی در کنار هم انسجام و تحقق یابد و ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم بدهند تا همه دل‌ها و باور‌ها و فکر‌ها و زبان‌ها درباره کسی به چنان اتفاق‌نظر و همدلی برسند که درباره شهید سلیمانی رخ داد یا در برخی موارد معدود دیگر دیده شد.

این موقعیت‌ها به‌آسانی فراهم نمی‌شوند و هرزمان‌که چنین فرصت‌هایی پیش می‌آید، همه می‌کوشند تا از آن‌ها بیشترین بهره‌برداری را برای ترمیم شکاف‌های اجتماعی و نزدیک کردن قشر‌های مختلف به همدیگر بکنند، زیرا هر جامعه‌ای برای پایداری در برابر تهدید‌ها و خطر‌ها به همین وفاق ملی و همدلی عمومی نیازمند است.

باید دردمندانه اعتراف کنیم -با اینکه بیشترین فرصت‌ها را داریم- متأسفانه ما معمولا در بهره‌برداری از این موقعیت‌ها به نفع مصالح کلان ملی کامیاب نیستیم. تشییع‌جنازه شهدای غواص -با توجه به نوع شهادت مظلومانه و دردناک و تعداد شهدا- از این دست بود که در اوج عظمت همراهی مردم و همدلی سراسری، ناگهان برخی با هدایت تریلی حامل تابوت شهدا به سمت وزارت خارجه برای محکومیت برجام، آن را دچار حاشیه کردند.

در روز‌های اخیر هم که با شهادت مظلومانه شهید دکتر فخری‌زاده زمینه ایجاد فضایی هم‌گرا نسبت به ارزش‌ها و آرمان‌های انقلاب ایجاد شده بود، حضور چند نفر با همراهی پدر یک شهید در کندن تابلوی خیابان شجریان به دوقطبی‌های کاذب دامن زد و مصاحبه بعدی پدر آن شهید حاشیه‌هایی تلخ‌تر ساخت.

موارد متعدد دیگری نیز می‌توان به این فهرست افزود، از گردآوردن خانواده شهدا برای محکوم کردن موضوعات و مسائل مختلف سیاسی و جناحی تا درگیر کردن مادران شهدا با نوع حجاب برخی شهروندان و قرار دادن آن‌ها در مقابل هم و تشدید اختلاف‌ها و فاصله‌هایی که تنها نتیجه‌اش محروم شدن نسل جدید از این فرصت‌های معنوی است.

شهید قاسم سلیمانی که در زمان حیات مبارکش بیش از هر کسی به هم‌بستگی اجتماعی حساس بود و برای رفع و از میان بردن اسباب تفرقه می‌کوشید، اکنون تنها فرصت و بهانه‌ای است که خداوند به این کشور و این نظام عنایت کرده و باید قدر این فرصت را دانست.
از افراد معتقد و مؤمن تا شهروندان بی‌اعتقاد، از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب تا چهره‌های مطرح اصول‌گرا، از شهروندان ساکن ایران تا هم‌وطنان مقیم خارج همه او را سرباز وطن می‌دانند و مجاهدت و توفیقش در سرکوب کردن داعش را می‌ستایند.

محمود دولت‌آبادی، نویسنده روشن‌فکر، همان‌گونه به ابهت و اقتدار این سردار سرافراز می‌بالد که امام‌جمعه سنتی یک شهر کوچک! این همان فرصتی است که هر صد سال و هزار سال فقط یک‌بار دست می‌دهد! باید این فرصت را قدر دانست و با خست و حساسیتی وسواس‌گونه مراقب آن بود. گاهی ممکن است اظهارنظر ناشیانه یک مسئول کم‌توجه در یک سخنرانی و مصاحبه یا غفلت یک مؤسسه فرهنگی در طراحی یک پوستر برای سالگرد شهادت این سردار سرافراز خدشه و خللی بر این فرصت گران‌بها و کمیاب وارد سازد! قرآن کریم درباره کاروانیانی که یوسف را در چاه یافتند و به بهایی اندک فروختند می‌فرماید: «و کانوا فیه من الزاهدین!» نسبت به او زهد و بی‌رغبتی داشتند و گویی سخاوتمندانه و با دست‌ودلبازی از او گذشتند!
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->