شهرآرانیوز

داستان

| شهرآرانیوز
داستان نوجوان | تابلوی بهار در زمستان
هریک مشغول تمرین کارهایشان بودند و برای جشن‌های دهه‌ی فجر آماده می‌شدند. برای برپایی جشن بزرگ انقلاب اسلامی، هیچ‌کس دل توی دلش نبود. بابای مدرسه‌مان همه‌جا را آب‌جارو می‌کرد.
کد خبر: ۱۹۸۳۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۱۵

داستان نوجوان | دل‌گرمی آفتاب
از شانس بد ما آفتاب افتاده بود آن طرف پیاده‌رو و درست مخالف جایی که ما ایستاده بودیم می‌تابید.
کد خبر: ۱۹۷۵۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۱/۲۶

داستان نوجوان | چه تاریک شد!
خیلی از خانم‌ها توی خانه روضه می‌گیرند و خانم‌های همسایه و فامیل را دعوت می‌کنند تا بیایند روضه گوش کنند. خانم‌گلی هم روضه داشت.
کد خبر: ۱۹۷۵۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۲

داستان نوجوان | مخصوص مامان
درست یک ساعت و ۲۰ دقیقه بود که داشتم به حرف‌های عماد گوش می‌دادم. گوش‌هایم نزدیک بود سوت بکشند و از سرم دود بلند شود.
کد خبر: ۱۹۷۰۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۳

داستان کودک | انشایی برای مادرم
انشا نوشتن کار جالبی است. می‌توانید درباره‌ی هر چیزی انشا بنویسید. مریم قرار بود برای کسی یا چیزی که بیش از همه دوستش دارد انشا بنویسد.
کد خبر: ۱۹۶۹۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۶

یادداشت نوجوان | مادر یعنی زندگی
سلام خداجانم. از شما به اندازه همه‌ی آسمان‌ها و ستاره‌هایی که آفریدی تشکّر می‌کنم که به من پدر و مادر دادی تا زندگی کنم.
کد خبر: ۱۹۶۹۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۱۷

داستان نویس باید بَلَدِ شهرش باشد | گزارشی از نشست «خاطرات تاریخی شهر و نقشه راه داستان نویس» در دانشگاه فردوسی مشهد
احتمالا تاریخ مانند حلقه‌های پیاز مدام دارد تکرار می‌شود و ما اگر آن واقعه را خوانش و به جهان داستان امروز دعوت کنیم، آن را می‌فهمیم و هضمش می‌کنیم و معاصرش می‌کنیم.
کد خبر: ۱۹۶۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۶

بیست و پنجمین جشنواره بین المللی قصه گویی خراسان رضوی به کار خود پایان داد
مرحله استانی بیست و پنجمین جشنواره بین المللی قصه گویی در استان خراسان رضوی با معرفی برگزیدگان به کار خود پایان داد.
کد خبر: ۱۹۵۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۹

داستان نوجوان | یک مشت ارزن، یک مشت گندم
خیلی‌ها وقتی گندم و خرده نان و خرده غذایی دارند، آن‌ها را برای پرنده‌ها می‌ریزند. شما تا به حال این کار را کرده‌اید؟
کد خبر: ۱۹۵۴۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۲

داستان کوتاه | به فکر هم باشیم
تا پس‌فردا تعطیل بودیم‌‌. مانند همیشه می‌خواستم یک ساعت دیرتر بیدار شوم؛ اما وقتی صدای دختر‌عمه‌هایم را شنیدم که از مامان، سراغم را می‌گرفتند، بیدار شدم.
کد خبر: ۱۹۵۴۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۲۵

حکایت آن کشتی و آدم هایش
یاد داریم شهید و حکیم سیاست، میرزاتقی خان امیرکبیر، رحمه ا... جایی به جد کبیرمان مرحوم ناصر الدین فرموده بودند اگر محصول یک ساله می‌خواهید گندم بکارید، اگر محصول ده ساله می‌خواهید گردو بکارید و اگر محصول صدساله می‌خواهید انسان پرورش بدهید.
کد خبر: ۱۹۵۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۸

درس‌های داستان نویسی(۱)| چه کسی می‌تواند داستان بنویسد؟
اگر در ارائه تعریف از «غریزه» سخت گیر نباشیم، داستان  نویسی را می‌توان امری غریزی دانست.
کد خبر: ۱۹۳۸۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰

اتاق فکر علیه فرسودگی
در دهه ۶۰ میلادی، جان بارتِ آمریکایی در واکنش به داستان ‌های بی خاصیت زمانه اش – داستان ‌هایی که از فرط تکرار شکل‌های کلاسیک و مدرن، اثرگذاری اش را از دست داده بود - مقاله «ادبیات فرسودگی» را منتشر کرد. اگرچه بارت بعد‌ها در ادعای خود تجدیدنظر کرد، اصل قضیه درخور درنگ بسیار است.
کد خبر: ۱۹۳۵۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۸

داستان کودک | پس‌اندازهای خوب
بعضی‌ها دوست دارند همیشه یک چیزهایی را برای روزی که شاید چاره‌ای نداشته باشند کنار بگذارند، چیزهایی مثل پول و لباس و خوراکی و ... . آقاموشه هم این‌طور بود.
کد خبر: ۱۹۳۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۸

داستان کوتاه نوجوان | مهربانی، گرما دارد
قمری کوچک دیگر توانی برای پر و بال زدن نداشت. آن را در میان دستانش گرفت. بدن پرنده‌ی کوچک سرد بود.
کد خبر: ۱۹۳۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۰۶

داستان نوجوان | مهمانی ما
امروز باز هم سر همین کنترل کوچک به مشکل خوردم. البته فکر می‌کنم این دفعه حق کاملا با بابا بود. او معتقد است در جشن و دورهمی‌های خانوادگی بهتر است تلویزیون خاموش باشد.
کد خبر: ۱۹۲۷۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۲۹

داستان نوجوان | گروه  انار پخش‌کن‌های  شب یلدا
یلدا خیلی قشنگ است، یک شب پر از شادی و لبخند و قصه، پر از میوه‌های خوش‌مزه مانند هندوانه و انار. بابا‌بزرگ دلش می‌خواست شب یلدا که شد، همه‌ی اهل محل انار داشته باشند، انارهای شیرین و قرمز و آب‌دار.
کد خبر: ۱۹۲۷۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۳۰

داستان کودک | شب یلدا  کنار «باباجان‌ها»
مادر سه جعبه‌ی شیرینی خانگی رژیمی پخته بود. دوقلوها هم دفترهای نقاشی‌هایشان را برداشته بودند. بابا هم کلی هدیه‌های کوچک خریده بود که همه با هم کاغذ کادویشان کرده بودند.
کد خبر: ۱۹۲۷۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۹/۳۰

داستان نوجوان | انارهای شب یلدا
چهارشنبه بود. طبق معمول، کمی زودتر تعطیل شده بودیم اما این زود تعطیل شدن دلیل خوبی برای اینکه با لبخندی پهن ‌و‌ چهره‌ای خوشحال و خندان وارد خانه بشوم نبود.
کد خبر: ۱۹۲۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۰/۰۲

درباره سفر زندگی و نویسندگی | گزارشی از نشست صمیمانه با پروانه محسنی آزاد، همسر بیژن نجدی
نشست صمیمانه با پروانه محسنی آزاد، همسر بیژن نجدی درباره سفر زندگی و نویسندگی در کافه کتاب آفتاب مشهد برگزار شد.
کد خبر: ۱۹۱۹۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->